ژوراسیک در زاگرس

سنگهای ژوراسیک صفحة زاگرس، به عنوان بخشی از نهشتههای دریای تتیس جوان، در مقایسه با دیگر نواحی ایران، در شرایط رسوبی به طورکامل متفاوت بر جای گذاشته شدهاند. به همین رو، رخسارة سنگی – زیستی آنها متفاوت از سایر نواحی ایران است. با وجود این، در گسترة وسیع زاگرس، سنگهای ژوراسیک در همه جا هم رخساره نیستند، به سانی که میتوان این سنگها را به سه گروه مجزا با سه رخسارة متفاوت زیر تقسیم کرد (مطیعی، 1372) : 


* رخسارههای کم ژرفای تبخیری که به ویژه در لرستان و نزدیک مرز عراق نهشته شدهاند، ولی رخنمون سطحی ندارند.

* رخسارههای ژرف کربناتی که در زاگرس چینخورده به ویژه سکوی فارس بر جای گذاشته شدهاند.

* رخسارههای ژرف کربناتی – رادیولاریتی که معرف بخشهای ژرف زاگرس رورانده است که به ویژه در دو ناحیة نیریز و کرمانشاه، به صورت فلسهای رانده شدة نا برجا رخنمون دارند. با توجه به سه رخسارة گفته شده، سنگهای ژوراسیک زاگرس در سه ناحیة لرستان، فارس و زاگرس مرتفع قابل شناسایی است.

ژوراسیک در ناحیة لرستان: در لرستان و شمال فروافتادگی دزفول، سنگهای ژوراسیک پایین رخسارة کم ژرفا و تبخیری دارند که با رسوبهای ژوراسیک دیگر نواحی زاگرس تفاوت کلی دارند و بیشتر به رسوبهای هم زمان در عراق شبیه هستند. به همین رو برای واحدهای سنگچینهای این زمان (ژوراسیک پایینی) از نامهای معرفی شده در عراق استفاده شده است.

نهشتههای تبخیری – کلوییدی ژوراسیک پایین لرستان که در چاه شمارة یک تاقدیس امام حسن (خاور قصرشیرین) شناسایی شدهاند، شامل سه سازند « عدایــه Adaiyah »، « مـوس Mus » و « علنAlan » است. رسوبهای ژوراسیک میانی لرستان بیشتر از نوع شیل و سنگآهکهای رُسی متعلق به حوضههای رسوبی با ژرفای متوسط است که « سازند سرگَلو » نام دارد. همبری نهشتههای ژوراسیک میانی (سازند سرگلو) با سنگهای ژوراسیک بالا، از نوع دگرشیبی زاویهدار است که نشانگر یک فاز فرسایش قارهای است. در لرستان، با پیشروی دوبارة دریای ژوراسیک بالا، ردیفی از سنگهای متورق جلبک دار به نام « سازند نَجمه » بر جای گذاشته شده است. آخرین واحد سنگچینــهای ناحیة لرستان، نهشتههای گچــی همراه با لایههــای ناچیز از شیل خاکستـری به نام « سازند گوتنیا » است که برقراری حوضههای تبخیری و پسروی دریای ژوراسیک را نشان میدهد.

سازند عدایه :سازندی انیدریتی در تناوب با دولومیت و سنگهای تیره رنگ است که برش الگوی آن در عراق، 60 متر ستبرا دارد. مرز بالایی آن با سنگآهکهای سازند موس تدریجی و همساز است. در پایین، سازند عدایه با شیلها و سنگآهکهای خاکستری تیره، با سن نامشخص همبر است. سنگوارههای این سازند شاخص نیستند، ولی بر اساس همارزی چینهشناسی، به سن لیاس پسین دانسته شده است.

سازند موس : نشانگر چرخة پیشروی دریا و شامل 55 متر سنگآهک است که به صورت تدریجی و همساز روی سازند انیدریتی عدایه قرار دارد. مرز بالایی آن با سازند جوانتر انیدریت علن، همچنان تدریجی و همساز توصیف شده است. سن این سازند چندان مشخص نیست و تنها بر اساس انطباقهای ناحیهای و به احتمال، لیاس پسین دانسته شده است.

سازند عَلَن : در ایران، نزدیک به 90 متر انیدریت لایهای در تناوب با سنگآهک است. سازند عَلَن رخنمون سطحی نداشته و شواهد کافی نیز برای تعیین سن آن وجود ندارد ولی با همارزیهای ناحیهای، سن سازند عَلَن لیاس پسین پذیرفته شده است.

سازند سرگلو: سازند سرگلو معرف ردیفهای ژوراسیک میانی لرستان است که بیشتر از نوع شیل خاکستری تیره و سنگآهکهای رُسی نازک لایه و بودار، متعلق به حوضههای رسوبی با ژرفای متوسط است. بالاترین لایههای سازند سرگلو، دارای دوکفهایهای نازک پوستة فراوان از نوع Posidonia با اندکی سنگوارة رادیولاریا است که نشانگر محیطهای رسوبی ژرف است و به یک دگرشیبی ختم میشود. در حوالی کرمانشاه، سازند سرگلو دارای آمونیتهای ژوراسیک میانی است. در قالیکوه، اُشترانکوه و زردکوه، سرگلو دارای ویژگی شیلهای نفتی است و از هر تُن آن حدود 20 تا 25 گالن نفت با حرارت دادن سنگ میتوان به دست آورد (افشارحرب، 1380).

 با وجود جدا بودن حوضهها، ویژگیهای سنگی و سنی سازند سرگلو، در خور قیاس با سازند بَغَمشاه (ایران مرکزی) سازند دلیچای (البرز)، و سازند چمن بید است.

سازند آهکی نجمه : بُرش الگوی این سازند در عراق است. در ایران، سازند نجمه، به عنوان معرف ردیفهای ژوراسیک بالایی لرستان، حدود 18 متر سنگآهک پلیتی و جلبگی متورق است که ارتباط آن با سنگهای ژوراسیک میانی (سازند سرگلو) از نوع دگرشیبی فرسایشی و با ردیفهای ژوراسیک بالایی (سازند گوتنیا) تدریجی است. جلبک فراوانترین سنگوارة سازند آهکی نجمه است که چندان شاخص نیستند، ولی سنگوارههای پیدا شده در عراق، سن ژوراسیک پسین این سازند را مسجل میسازد.

سازند آنیدریتی گوتنیا : آخرین واحد سنگچینهای ژوراسیک بالای ناحیة لرستان و از نوع نهشتههای انیدریتی است که نشانگر کاهش ژرفای دریا و شکلگیری حوضههای تبخیری – کولابی پایان ژوراسیک است. در ایران این سازند رخنمون سطحی ندارد ولی ردیفهای انیدریتی موجود در چاه شمارة یک امام حسن و چاه شمارة 306 مسجد سلیمان با سازند قوطنیه عراق مقایسه شدهاند. در دو چاه یاد شده، سازند گوتنیا 137 متر انیدریت و لایههایی از شیلهای خاکستری تیره است، ولی در شمال لرستان (ایستگاه هفتتنگ)، این سازند شامل 3 متر دولومیتی برشی انحلالی است. نداشتن سنگواره سبب شده تا سن ژوراسیک پسین (تیتونین) برای آن برآورد شود.

جایگاه چینهشناسی نهشتههای انیدریتی سازند گوتنیا به خوبی با نهشتههای تبخیری ژوراسیک بالایی فارس داخلی (سازند هیث)، البرز (واحد گچ و ملافیر)، ایران مرکزی (گچ مگو) و سنگهای نمکی ژوراسیک ناحیة راور در خور قیاس است. این نهشتههای تبخیری یادآور ردیفهای مشابه در عربستان و نشانگر چیرگی شرایط آب و هوایی گرم ژوراسیک پسین بر گسترههای وسیع خاورمیانه است.

ژوراسیک در ناحیة فارس : در نواحی فارس و جنوب فروبار دزفول، رسوبهای لیاس از نوع شیلهای سیلتی – سنگآهک و دولومیت به نام « سازند نیریز » است. وجود موج نقش، ترکهای گلی، استروماتولیتهای آهکی و انیدریت نشانگر محیطهای رسوبی از نوع کمژرفا و یا محیطهای پهنة کشندی است. در ناحیة فارس، از اواخر لیاس و در زمان ژوراسیک میانی، نهشت ردیفهای کربنـات دریایی به نــام « سازند سورمه » آغاز شده که به ظاهر، بدون هیچگونه ایست رسوبی تا اوایل آشکوب تیتونین ادامه یافته است. در ژوراسیک پسین، ژرفای حوضة فارس به شدت کاهش یافته به سانی که رخسارههای کربناتی سازند سورمه، با « انیدریتهای هیث » پوشیده میشود. در اواخر ژوراسیک، یک چرخة خروج از آب با ظهور دگرشیبی در جنوب فارس مشخص است. ولی، در حوالی شیراز، رسوبگذاری کربناتی از منشأ دریایی ژرف، بدون انقطاع از ژوراسیک تا کرتاسه ادامه داشته است. سنگوارههای این لایه گذر، به ویژه انواع کالپیونلیده، شباهت کامل به بخش جنوب خاوری پهنة سنندج – سیرجان حتی شمال البرز و پهنة کپهداغ دارد.

سازند دولومیتی نیریز : سازند نیریز، به عنوان یکی از سازندهای « گروه کازرون » معرف سنگهای آواری خشکیزاد و رسوبهای مرز میان خشکیزا – دریایی زمان لیاس در ناحیة فارس است. این سازند (نیریز)، به دلیل ماهیت سنگشناختی خاص و فرسایشپذیری، دارای فرسودگی عمیق در بین دو واحد سخت و صخرهساز سورمه (در بالا) و خانه کت (در زیر) بوده و لذا شناسایی آن آسان است.

در ناحیة فارس، سازند نیریز بیشتر شیلی و سیلتی است، در حالی که در کوه دنا و زردکوه به طور کامل کربناتی است. در محل بُرش الگو، سازند نیریز ، حدود 200 متر ستبرا دارد و شامل سه بخش جداگانه است.

یک سوم بخش پایینی آن از دولومیتهای نازک لایة خرد شده و شیلهای متمایل به رنگ سبز، یک سوم بخش میانی از نوع دولومیت با رنگ هوازدة قهوهای و دولومیتهای ماسهای و سیلتی و یک سوم بالایی، سنگآهکهای نازک لایة رُسی – شیلی است.

به دلیل نبود سنگهای تریاس بالا، مرز پایینی سازند نیریز با سنگهای تریاس (سازند خانهکت) نمایانگر یک مرحلة خروج از آب و مرز بالایی آن در زیر لایههای دارای Lithiotis ، از سازند سورمه، انتخاب میشود.دو سوم بخش زیرین سازند نیریز، فسیل شاخص ندارد. یک سوم بخش بالایی آن معرف زون زیستی Orbitopsella proecursosange است که زمان ژوراسیک پیشین (لیاس) را مشخص میکند. بر خلاف دیگران، ریکو (1974)، سازند نیریز را به سن تریاس پسین – لیاس میداند. زابو و خردپیر (1976)، وجود دولومیتهای استروماتولیتی، لایههای رُسی، برشهای بسیار ریزدانه و همچنین برش همراه مواد تبخیری را نشانة نهشت سازند نیریز در محیطهای دریایی کم ژرفا تا پهنة کشندی میدانند. اگرچه سازند نیریز، همارز زمانی بخشی از گروه شمشک است، ولی هیچگونه شباهت رخسارهای با آن ندارد.

سازند سورمه : در گسترههای وسیعی از فارس، سنگ‏های ژوراسیک میانی – بالایی از نوع سنگهای کربناتی بسیار همگن است که به طور ناحیهای (فارس ساحلی) در بالاترین بخش، دارای نهشتههای انیدریتی (سازند هیث) است. در محل بُرش الگو (کوه سورمه، 120 کیلومتری جنوب باختری شیراز)، سازندسورمه با 762 متر ستبرا، سنگآهک دولومیتی و دولومیت است که یک بخش از سنگآهک رسی نازک لایه و با مقاومت ضعیف، در قسمت میانی دارد. در اثر سنگآهکهای رسی مذکور، سازند سورمه سیمای سه قسمتی دارد.قسمت آغازین سازند سورمه با لایههای دارای دو کفهای لیتیوتیس مشخص میشود. همبری بالایی سازند سورمه یکسان نیست. گاهی این مرز به سازند انیدریتی هیث (ژوراسیک بالایی) است و گاهی به سنگآهکهای سازند فهلیان (کرتاسة پایینی) است. در حالت دوم، گذر از ژوراسیک بالا به کرتاسة پایین تدریجی است و سنگآهکهای ائولیتی سازند فهلیان و یا لایههای حاوی Thintinnid، که معرف محیط دریایی ژرف است، به عنوان مرز انتخاب میشود.

از نظــر سنی، اگرچه سازند سورمه نشانگر ژوراسیک میانی – بالایی است، ولی زونهای زیستی Radiolaria, Kurnubia jurassica, Trocholina, Pfenderina, Lithiotis و Callpionella spicules نشانگرآن هستند که سازند سورمه معرف تمام دورة ژوراسیک است.سازند سورمه همارز « سازند عرب » در عربستان و دیگر کشورهای عربی است که مخازن بسیار عظیم نفت را در خود دارد.

سازند آنیدریتی هیث : از فارس ساحلی به سوی خلیج فارس و عربستان، نهشتههای انیدریتی بالای سازند سورمه، به دلیل شباهت با نهشتههای مشابه در عربستان، به نام سازند هیث نامگذاری شده است. در ایران، رخنمونهای سطحی این سازند شامل انیدریت با میانلایههای کربناتی، به ستبرای 30 تا 150 متر است که به طور دقیق تعیین سن نشده است. سن تیتونین و یا سن ژوراسیک – کرتاسة پیشین قابل پذیرش است.در کوه عسلویه و کوه گاوبست میتوان انیدریتهای هیث را دید. در کوه سورمه به جای انیدریت، حدود 23 متر دولومیت برشی وجود دارد. از فارس به خوزستان، رخسارة انیدریتی به دولومیت تبدیل میشود. سازند انیدریتی هیث، یادآور نهشتههای تبخیری ژوراسیک بالایی – کرتاسة پایینی دیگر نواحی ایران و پارهای از کشورهای همسایه است و میتواند معرف تنشهای شاغولی مثبت و یا حاصل نوسانهای سطح آزاد آب در اقیانوسها باشد.

ژوراسیک در زاگرس مرتفع : در زاگرس مرتفع، سنگهای ژوراسیک، بخشی از یک مجموعة رسوبی ژرف با تغییرات سنی از تریاس تا کرتاسة پسین هستند. در ناحیة نیریز به این سنگها سازند پیچاکون (پیچَلون) گفته شده که مجموعهای از رسوبهای مارنی سیاه رنگ، سنگآهک سیلیسی ائولیتی و رادیولاریت است. در ناحیة کرمانشاه، سنگهای موردنظر شامل رادیولاریتهای کرمانشاه، سنگآهک بیستون و افیولیتهای صحنه – هرسین است. در هر دو ناحیه، سنگهای یاد شده به صورت فلسهای رو رانده هستند. اگرچه تشکیل این سنگها، به احتمال در ژرفنای حاشیة شمال خاوری زاگرس (بلند زاگرس) بوده ولی تشکیل آنها در زون سنندج – سیرجان و رانده شدن آنها بر روی لبة صفحة زاگرس همچنان امکانپذیر است.