تریاس در زاگرس

در کوههای زاگرس به ویژه در زاگرس مرتفع، ردیفهای منسوب به تریاس رخسارة کربناتهای آهکی دولومیتی دارند که به سمت زاگرس چین خورده و خلیج فارس ردیفهای تبخیری به آن اضافه میشود. تغییرات سنی این نهشتهها از تریاس پیشین تا تریاس میانی است و تاکنون سنگهایی که دارای فسیلهای شاخص تریاس پسین باشند دیده نشده است هرچند که ستودهنیا (1978) وجود آن را منتفی نمیداند.


در « زاگرس مرتفع »، سنگهای تریاس، بیشتر، از نوع سنگآهکهای لایهلایه و دولومیت است که اثرات کرم فراوان، دو کفهای و آمونیت دارد. رخسارة سنگهای یاد شده شباهت کافی با ردیفهای تریاس پایینی و میانی البرز و ایران مرکزی دارد ولی از آنها پرفسیلتر است. شباهتهای سنگی گفته شده تا بدانجا است که شرایط رسوبی یکسان و حتی حوضة رسوبی مشترک را در صفحة زاگرس و صفحة ایران تداعی میکند و شاید بتوان نتیجه گرفت که یکپارچگی دو صفحة یاد شده تا تریاس میانی ادامه داشته است. آشکار است که حوضة یاد شده در همه جا ژرفای یکسان نداشته است. ژرفای بیشینه در زاگرس مرتفع بوده ولی به سوی جنوب باختری (زاگرس چین خورده- خلیج فارس)، در اثر کاهش ژرفا، شرایط تبخیری حاکم بوده است. گفتنی است که انباشت ردیفهای تبخیری تریاس منحصر به زاگرس چین خورده نیست، در پارهای نقاط ایران مرکزی (شمال بهاباد، راور، ) هم میتوان افقهای تبخیری تریاس را دید.

از نظر سنی، سنگهای تریاس زاگرس معرف تریاس پیشین – میانیاند. کاهش ژرفای دریای تریاس میانی، انباشت گچ و نبود سنگهای تریاس بالایی میتواند گویای عملکرد رویداد سیمرین پیشین و جدایش زاگرس از ایران مرکزی باشد.

 زابو و خردپیر، (1978) بر پایة ویژگیهای سنگی، ردیفهای تریاس زاگرس را به دو نوع زیر تقسیم کردهاند.

* نخست، رسوبات کربناتی و رسوبات تبخیری که شامل دو « سازند کنگان » در زیر و «سازند دشتک » در بالا است، که بیشتر در زاگرس چینخورده و خلیج فارس رخنمون دارند.

* دوم، ردیفهای کربناتی بدون همراهان تبخیری، به نام « سازند خانه کت » که در زاگرس مرتفع رخنمون دارد.

تریاس در زاگرس مرتفع : در زاگرس مرتفع، کربناتهای تریاس نام « سازند دولومیتی خانهکت »، دارند که همارز مجموعة دو سازندکنگان و دشتک است. بُرش الگوی این سازند، در تنگ قُمبَری، واقع در تاقدیس خانهکت (110 کیلومتری خاور شیراز)، و بُرش مرجع آن در اشترانکوه است.

از نظر سنگشناسی، بُرش الگوی سازند خانهکت شامل 364 متر دولومیتهای خاکستری رنگ تیره، بسیار ریزدانه، سیلیسی، متوسط تا نازک لایه است که 122 متر بالای آن حالت فروریختگی و برشی دارد و در رأس آن، دولومیتهای تودهای متبلور و متخلخل به رنگ قهوهای دیده میشوند. در بُرش مرجع، این سازند شامل کربناتهای رُسی و شیل در بخش پایین و باقی ردیف شامل آهک و دولومیتهایی از محیط رسوبی کم عمقاند که واجد ترکهای گلی، ساختمانهای استروماتولیتی و برشهای انحلالی است. از ویژگیهای سنگشناختی بُرش اشترانکوه فراوانی ترکیبات رُسی است.

در بُرش الگو، مرز زیرین خانهکت چندان روشن نیست ولی در اشترانکوه سنگآهکهای لایهلایه، حاوی اثر کرم، بر روی کربناتهای سازند دالان، با ناپیوستگی، جای دارند. مرز زبرین دولومیتهای خانهکت با شیل و دولومیتهای لیاس (سازند نیریز) ناپیوسته و فرسایشی است.

ویژگیهای زیست چینهای دولومیتهای خانهکت به نام Trocholina Zone نامگذاری شده است که در روی ردیفهـــــای دوکفـــــهایدار تریاس پایینــی جـای دارد. وجود دوکفهایهای نوع Claraia در پایین، آمونیتهای نوع Ceratites در وسط و دو کفهایهای نوع Halobia در بالا سبب شده است تا وایند (1969) دو سوم پایینی سازند خانهکت را متعلق به تریاس و یک سوم بالایی را متعلق به رتین تا لیاس بداند. ولی، به باور مطیعی (1372)، سازند خانهکت از تریاس پایینی تا رتین به حساب میآید. جدا از بُرش الگو، سازند دولومیتی خانهکت همچنان در نواحی بروجرد (کوه میش پرور)، قالیکوه، دزدان، بروجرد نیز گزارش شده است، ولی، در بیشتر نقاط زاگرس مرتفع (کوه دنا، کوه گره، زردکوه) به لحاظ فازهای فرسایشی پیش از ژوراسیک همه و یا بخشی از سازند خانهکت فرسوده شده است. رخسارة سنگی خانهکت یادآور سازند الیکا در البرز و مجموعة دو سازند شتری و سُرخ شیل در ایران مرکزی است.

تریاس در زاگرس چین خورده : به جز کوه سورمه، در سایر نقاط زاگرس چین خورده سنگهای تریاس رخنمون ندارند. حفاریهای اکتشافی زاگرس چین خورده و خلیج فارس نشان میدهد که در گسترههای یاد شده، ردیفهای تریاس همراهان درخور توجهی از رسوبات تبخیری دارند. از همینرو، رخسارة سنگی آنها با سازند دولومیتی خانهکت متفاوت است. در این نواحی دو واحد سنگی کنگان (درپایین) و دشتک (در بالا) شاخص سنگهای تریاساند.

سازند کنگان : نام کنگان از میدان عظیم گازی کنگان، در حاشیة خلیج فارس، در 175 کیلومتری جنوب خاوری بندر بوشهر گرفته شده ولی بُرش الگوی آن در چاه شمارة (1) کوه سیاه واقع در خاور تاقدیس و گنبد نمک خورموج است (مطیعی، 1372).

از دیدگاه سنگشناختی، سازند کنگان سه رخسارة متفاوت دارد (زابو – خردپیر، 1978).

« رخسارة کربناتی تمیز Clean Carbonate »، شامل گرین استونهای اُئولیتیک، پلیتی و گل سنگ است که گاهی کمی انیدریت دارد و به طور بخشی و یا همة آن دولومیتی شده است.

 « رخسارة ارژیلی شیلی قاعدهای »، این رخساره گسترش جغرافیایی محدود دارد و شامل شیل و سنگآهکهای رُسی و لایههایی از دولومیت است. سنگآهکهای نازک‌لایه و خاکستری تیرة این رخساره حاوی اثرات فراوان کرم و دوکفهایهای نوع کلارایا هستند به همین دلیل شناسایی آنها، در روی زمین، ساده است.

« رخسارة کربناتی تبخیری »، رخسارة چیرة سازند کنگان است که به ویژه در لرستان دیده میشود. به دلیل وجود Claraia elegans و Claraia ourita، سن سازند کنگان، آشکوب اسکیتین از تریاس پیشین دانسته شده است. از نظر مهندسی مخازن نفتی، ویژگیهای سازند کنگان مشابه سازند دالان (پرمین) است. در ضمن در روی زمین هم تفکیک این دو سازند دشوار است به همین دلیل، سازند کنگان سومین واحد سنگی از « گروه دهرَم» است.

گفتنی است که گروه دهرَم، افقی بسیار مهم از نظر تجمع گاز است و ذخایر عمدة گاز زاگرس در این گروه قرار دارند. سنگ مخزن اصلی گروه دهرَم را سازند کنگان و بخش بالایی سازند دالان تشکیل میدهند. در بخش زیرین سازند دالان نیز مخزن درجه دومی جای دارد. در مخزن پایینی عضو انیدریتی نار، از سازند دالان و در مخزن بالایی لایههای تبخیری دشتک و شیل آغار، سنگ پوش هستند.

 سازند تبخیری دشتک: این سازند پیشتر به نام شیل سودیر Sudair Shale نامیده میشد. در محل بُرش الگو (تاقدیس دشتک، 75 کیلومتری باختر شیراز) مرز زیرین و زبرین این سازند گسله است. به همین رو، برش چاه شمارة (1) کوه سیاه، به ضخامت 814 متر، به عنوان الگو انتخاب شده است. سازند دشتک رخسارة سنگی ناهمگن دارد از همینرو از پایین به بالا، به شش عضو زیر تقسیم شده است.

« عضو شیلی آغار »، در گذشته این عضو را واحد جداکنندة پرمین و تریاس میدانستند و امروزه عضوی از سازند دشتک به حساب میآید که نام آن از تاقدیس آغار، در حوالی فیروزآباد فارس گرفته شده که از ذخایر گازی عظیم کشور است. این عضو شامل 10 تا 40 متر شیل قهوهای تیره با تناوبهایی از شیلهای سُرخ و سبز است به همین دلیل سیمای رنگارنگ دارد و با تیغههای نازک دولومیت، آنیدریت و سیلت سنگ در تناوب است. گسترش جغرافیایی عضو شیلی آغار درخور توجه است و به تقریب در همه جا گسترش دارد.

« عضو تبخیری A »، به ضخامت 220 متر، شامل سنگآهک و دولومیت رُسی در پایین، آنیدریت ضخیم لایه تا تودهای در وسط و یک ردیف شیلی در بالا است.

« بخش تبخیری B »، به ضخامت 40 متر، ردیفی از آنیدریت و دولومیت است که گسترش جغرافیایی زیاد دارد.

« عضو تبخیری C »، ضخامتی متغیر (0 تا 250 متر) از دولومیت و آنیدریت است که به طور جانبی یکی با دیگری جانشین میشود.

« عضو دولومیت سفیدار »، شامل یک لایة راهنما از دولومیتهای سخت و برجسته به رنگ قهوهای تیره، متبلور، با دانههای درشت تا متوسط است که نام آن از چاه شمارة (1) سفیدار، واقع در 60 کیلومتری جنوب شیراز، گرفته شده است. عضو دولومیت سفیدار در همه جا وجود ندارد. در کوه سورمه، در قاعدة این عضو یک طبقه کنگلومرای آهکی وجود دارد که شاید بتواند نشان دهندة یک فاز فرسایشی باشد.

« عضو تبخیری D »، شامل تناوبی از دولومیت، آنیدریت و شیل است که گسترش جغرافیایی محدود دارد. گفتنی است که، از میان عضوهای یاد شده دو عضو شیلی آغار و دولومیت سفیدار، رسمی و بقیه غیررسمیاند.عضوهای شش گانة یاد شده رخساره، ضخامت و دوام همیشگی ندارند. تغییرات جانبی رخسارهها و تبدیل یک عضو به عضو دیگر و یا حذف شدگی فرسایشی در سازند دشتک زیاد است. با همة اینها، این سازند (دشتک) در نواحی فارس و لرستان بسیار گسترده است. لازم به گفتنی است که:

* در بارة سن سازند دشتک اتفاق نظر وجود ندارد. برزگر (1360) به سن تریاس میانی – بالایی، شرکت نفت بریتانیا (BP) به تریاس پایینی، خردپیر و زابو به سن تریاس پایینی تا میانی باور دارند که قابل قبولتر است.

* سازند دشتک نخستین سازند از « گروه کازرون » است. دومین سازند این گروه « سازند نیریز » به سن ژوراسیک پایینی است.