الیگوسن – میوسن در ایران مرکزی

در قسمتهای باختری ایران مرکزی، یک واحد سنگچینهای، به طور عمده کربناتی، شاخص با تغییرات سنی الیگوسن پسین تا میوسن پیشین وجود دارد. ولذا پذیرفته شده که به دنبال رخداد پیرنئن و یک دورة رسوبگذاری قارهای در الیگوسن پایینی، باریکهای از باختر ایران مرکزی از ماکو تا جنوب جازموریان، با یک دریای پیشرونده پوشیده میشده. زمان پیشروی و پسروی دریای موردنظر در همه جا یکسان نیست. در بعضی جاها مانند منطقة سبزواران و قم، این پیشروی در آشکوب روپلین (الیگوسن پیشین) و در بعضی نقاط مانند آذربایجان، در آشکوب آکیتانین و حتی بوردیگالین بوده است. پسروی دریای مذکور هم در همه جا همزمان نیست. در طول زمان روپلین تا بوردیگالین و حتی جوانتر، این حوضه دچار تحولاتی شده که در نهایت یک چرخة رسوبی بزرگ را به وجود آورده است.


ردیفهای نهشته شده در این دریا، به طور عمده رسوبات آهکیاست که در نواحی ساحلی، سکوهای کربناتی و سراشیبی سکوی کربناتی نهشته شدهاند. در هر حال، همراهان، موضعی، تبخیری به ویژه نهشتههای مارنی گسترده نشان میدهد که بستر دریا توپوگرافی ناهمگن داشته و ژرفای آن از محیطهای کولابی تا ژرفای مناسب برای نهشت مارن در تغییر بوده است.جایگاه چینهشناسی، رخسارة سنگی و ویژگیهای زیستی این سنگآهکها، به ویژه ذخایر هیدروکربنی آنها، شباهت بسیار نزدیک با واحد سنگچینهای سازند آسماری در زاگرس دارد که بیشترین ذخایر نفتی جنوب باختری ایران را دارد. این شباهتها به حدی است که حتی میتوان تصور کرد که دریای الیگوسن – میوسن باختر ایران مرکزی به واقع ادامة شمال خاوری دریای آسماری است که به گونهای تا ایران مرکزی ادامه داشته است.

به دلیل گستردگی زیاد، شاخص بودن، و داشتن تمرکزهای هیدروکربنی، مطالعات انجام شده بر روی سنگآهکهای الیگوسن – میوسن باختر ایران مرکزی درخور توجه است. این واحد سنگی برای نخستین بار توسط لوفتوس (1854) و آبیک (1858) از دریاچة ارومیه و تیتز (1875) از ایران مرکزی و اشتال (1911) از قم گزارش شده است. سازند الیگو- میوسن (فورر و سودر، 1955)، نئوژن زیرین دریایی (رپین، 1935)، مارن آکیتانین لپیدوسیکلینادار قم (فورون، 1941) نامهای گوناگونی است که به این واحد سنگچینهای داده شده ولی از 1955 به بعد، به پیشنهاد گانسر و دوزی، برای این سنگها از نام «سازند قم» استفاده میشود. اما در ناحیة چهارگنبد برای سنگهای الیگوسن از نام «سازند چهارگنبد» استفاده شده که کاربرد چندانی ندارد. بــربــریان (1983) زایش حوضة رسوبـی سازنــد قم را ناشی از فرورانش پوستة اقیانوسی تتیس جوان به زیر ایران مرکزی میدانـد که با بـازشدگی پشت کمانی Back – arc spreading و نهشت رسوبات دریایی سازند قم و فرآیندهای آتشفشانی آلکالن، همراه بوده است.

سازند قم : گستردگی زیاد و وجود ذخایر هیدروکربنی در ردیفهای الیگوسن – میوسن ناحیة قم سبب شده تا نام سازند از این شهر گرفته شود. ولی چون تغییرات رخسارهای این سازند زیاد است، تاکنون برشی الگویی معرفی نشده است.در 1955، گانسر، فورر و سودر، در ناحیة قم، این سازند را به شش عضو (A, B, C, D, E, F) تقسیم کردند. آبه و همکاران (1964) عضو C را به چهار بخش (C1- C4) تقسیم کردند و بدینترتیب سازند قم، 9 عضو دارد که با نشانههای f, e, d, c4, c3, c2, c1, b, a مشخص میشود. با این حال، جدا از عضوهای نهگانه، به باور بزرگنیا (1966)، در ناحیة کاشان، عضو قدیمیتری را میتوان به سازند قم اضافه کرد که نامبرده «عضو نامشخص» و یا «بینام» را پیشنهاد کرده است. از سوی دیگر، آبه و همکاران (1964)، یک عضو تبخیری به آخر رسوبات دریایی اضافه کردند. این واحد تبخیری، در حقیقت سنگپوش مخازن نفتی منطقه است.

در ناحیة قم، این سازند 1200 متر ضخامت دارد و ویژگیهای سنگی و زیستی عضوهای نهگانة آن به علاوة دو عضو پیشنهادی جدید، از پایین به بالا، به شرح زیر است :- «عضو بینام»، 20 تا 30 متر، تناوبی از مارن سیلتی سُرخ و سبز، ماسهسنگ و آهک نازک دارای مرجان، میلیولید است که در نطنز 48 متر ضخامت و فسیل Nummulites intermedius دارد. این عضو که قدیمیترین بخش سازند قم است، با فسیلهای Eulepidma cf. dilatata به سن روپلین مشخص میشود که قابل مقایسه با بخش زیرین آسماری در زاگرس است .

»عضـو«  a،

   85 –40 مترکلسی رودایت و کلکارنایت، قهوهای رنگ، ضخیم لایه تا تودهای و تا اندازهای ماسهای (سابآرکوز یا سابلیتارنایت) است. میلیولیده، روتالیده، تکستولاریده، فسیلهای این عضو است که چندان شاخص نیستند، ولی به خاطر موقعیت چینهشناسی، به سن شاتین دانسته میشوند.

»عضـو« b

 صفر تا 260 متــر، مارن، مارن مــاسهای، ماسهسنگ کمــی گلــوکــونیتدارو یک افق کنگلومـرایی، با قطعات آتشفشانی، در بالا است. این عضـــو حاوی، Miogypsina sp.، Miogypsinoides complanata، Rotalia viennotti، Globoquadrina sp. ، Globorotalia opima opima است. مرز بین الیگوسن و میوسن در بخش بالایی عضو b (مارن ماسهدار) قرار دارد.

»عضـو« c1،

200 تا 360 متر، تناوبی از بایواسپارودایت، بایومیکرودایت و مارن است. در برخی نقاط مانند کوه دوبرادر، به طور محلی آهک ریفی نیز وجود دارد. از این عضو سنگوارههایی مانند Miogypsins sp.، Globigerina prabulloides، Operculina cf. complanato، Anomalinella rostrata گزارش شده ولی در بالاترین حد این عضو روزنهداران جای خود را به انواع لب شور میدهند.

» عضـو« c2

 با رخسارة نیمهخشکی، 6 تا 150 متر، شیل قرمز و خاکستری، ماسهسنگ، ژیپس و به طور محلی گدازه و لایههای آذرآواری است. این عضو، فقط حاوی استراکودهای آبهای شیرین – لب شور میباشد. رسوبات شیلی قرمز و ژیپس نشانهای از نخستین پس نشست دریای قم دانسته میشود.

»عضـو «c3

 صفر تا 80 متر، سنگآهک بریوزوئردار (بایواسپارودایت و بایومیکرودایت) است که در پایة آن لایههایی از ائولیت وجود دارد و نشانگر آغاز دومین سیکل رسوبی سازند قم است. سنگوارههایی مانند Eulepidium sp. ، Nephrolepidina sp.، Amphystegina lessona نشانگر آشکوب آکیتانین و معادل آسماری میانیاند.

»عضـو «c4

 صفـــر تا 100متــر، مارن سبــز روشن تا زرد است که گاهــی به طور جانبــی به شیل آهکـــی و آهک ریفــی تبدیل میشود. انــــواع Globigerina stainforthi ، Globigerina praebulloides، G. triloba triloba، G. ouachitoensis ciperaensis از سنگوارههای این عضواند.

»عضـو «d

20 تا 40 متر، ژیپس و کمی شیل قرمز است که فسیل ندارد و چرخة رسوبی دوم قم را به پایان میبرد. (این عضو حد آکیتانین – بوردیگالین است(.

»عضـو «e،

80 تا 650 متر، مارن سبز، با کمی ژیپس و کمی میانلایههای آهک رسی (کلکارنایت رسی) است. این واحد مارنی ضخیمترین واحد مارنی سازند قم است که در حوضة دریای باز نهشته شده و دارای Globigerinoides triloba triloba، G. sacculifera، G. bisphaerica، Robulus vertex، Cibicides ungerianus، C. dutemplei به سن بوردیگالین است.

»عضـو «f،

180 تا 320 متر، آخرین عضو آهکی سازند قم با گسترش محدود است و به شکل عدسی بزرگی به طول حدود 20 کیلومتر رخنمون دارد. سنگآهک این عضو از نوع کلسی رودایت تودهای است که با عضو e ارتبـــاط بین لایهای دارد. انـــواع Neoalveolina melo curdica، Peneroplis evolutus، Dendritina rangi، meandropsia anahensis، Acervulina sp.، Archaias sp. موجود، متعلق به بوردیگالین و نشانگر همارزی عضو f با آسماری بالایی است.

به عضوهای گفته شده باید عضو تبخیری نهایی پیشنهادی آبه و همکاران (1964) را اضافه کرد که وجود آثار جانوری پلانکتون نشانگر منشأ دریایی آن است و خاتمة پیشروی دریا را نشان میدهد.

چرخههای رسوبی سازند قم : عضوهای تبخیری c2 و dسازند قم، نشانگر خاتمة چرخههای رسوبی هستند. و لذا، این سازند میتواند شامل سه چرخة رسوبی جداگانه باشد. هر چرخة رسوبی با رخسارههای دریایی کم عمق آغاز و به رخسارة کولابی پایان مییابد.

 نخستین چرخة رسوبی، به ضخامت 410 تا 780 متر، شامل عضوهای a، b، c1 و c2 است.،

چرخة دوم رسوبی، با ضخامت 0 تا 130 متر، شامل عضوهای c3، c4 و dاست.

چرخة سوم رسوبی، با ضخامت 150 تا 550 متر، شامل عضوهای e , f و تبخیری پایانی است.

چرخههای فرسایشی درون سازندی واحد سنگچینهای قم با استاندارهای چینهشناسی هماهنگی ندارند و لذا بهتر است در برشهای کامل این نهشتهها را به سه سازند جداگانه تقسیم کرده و در نقاطی که سازندها و در نتیجه، چرخههای رسوبی آشکار نیستند، به مجموعة نهشتههای الیگوسن – میوسن ایران مرکزی «گروه قم» نام داد.

مرز زیرین و بالایی سازند قم : مرز زیرین سازند قم در همه جا یکسان نیست. بر حسب میزان فرسایش پیش از پیشروی، این مرز (زیرین) ممکن است به شکلها و با سازندهای گوناگون باشد که در بین آنها سازند سُرخ پایینی بیشترین سهم را دارد. در بیشتر جاها این مرز ناگهانی و ممکن است با دگرشیبی خفیف باشد ولی دگرشیبی موردنظر چندان آشکار نیست. برای مثال میتوان به نمونههای زیر اشاره داشت.

 * در منطقة ماکو شمالیترین رخنمون سازند قم را میتوان دید که به طور دگرشیب بر روی سنگهای دگرگونی (به احتمال اردویسین) و دیگر سازندهای قدیمیتر نهشته شده و این قدیمیترین سنگهایی است که به طور مستقیم توسط سازند قم پوشیده شدهاند (علوی نایینی و عمیدی، 1973(.

* در تاقدیس ابردژ واقع در شمال خط آهن ورامین – گرمسار، عضوهای a وb وجود ندارند و سازند قم با 7 متر کنگلومرای قاعدهای و با دگرشیبی موازی روی سازند سُرخ پایینی قرار دارد.

* در بعضی رخنمونهای اطراف سمنان (زون قدمگاه) سازند قم تنها 50 متر ضخامت دارد و با دگرشیبی مشخصی، بدون کنگلومرای قاعدهای، بر روی مارنهای ائوسن قرار دارد.

* در شمال دهبید، در چند محل برونزدهای کوچکی از سازند قم دیده میشود که به طور پیشرونده و با ناپیوستگی زاویهدار، بر روی دولومیتهای تریاس دیده میشوند (طراز، 1974(.

* در باختر عطاری سمنان (شمال کوه پیغمبران)، رخسارة کنگلومرایی سازند قم با دگرشیبی بیزاویه، بدون واسطه سازند سُرخ پایینی، بر روی سنگهای ائوسن قرار دارد (علوینایینی 1972(.

* در منطقة راونج قم و نواحی اطراف، نهشتههای دریایی سازند قم روی کنگلومرای رویی سازند سُرخ پایینی قرار دارد (امامی، 1981(.

* در اطراف قمصر، سازند قم، بدون دگرشیبی مشخص بر روی سازند سُرخ پایینی و نهشتههای ائوسن دیده میشود (اشتوکلین، 1953(.

* در نطنز و جنوب اردستان، سازند قم، با تماس فرسایشی و بدون دگرشیبی قابل ملاحظه، بدون حضور سازند سُرخ پایینی، بر روی سنگهای آذرین ائوسن قرار دارند (سجادی، 1369(.

* در خاور مورچه خورت، سنگآهکهای الیگوسن، بر روی دولومیتها و ماسهسنگهای پالئوزوییک قرار دارند (اشتوکلین، 1953). وضع مشابهی در دامنة شمالی کوه میشو (تبریز) وجود دارد. در اینجا نیز آهکهای تخریبی زردرنگ سازند قم بر روی ردیفهای پرمین قرار دارند (دانش، 1369(.

* در منطقة بافت کرمان، در کنارة باختری کوه لالهزار، سنگهای قیاس شده با سازند قم، آتشفشانیهای زیرمجموعة رازک زیرین، به سن ائوسن را میپوشاند (دیمیتریویچ، 1973(.

* در منطقة سبزواران، آهکهای الیگوسن دشت وسیعی را میپوشانند و با ناپیوستگی بر روی سنگهای ائوسن قرار دارند ( دیمیترویچ، 1973(.

«مرز بالای سازند قم» در همه جا به یک سطح فرسایشی است که گاه با حذف پارهای از عضوهای سازند همراه است. این سطح به طور معمول ناگهانی و به ردیفهای آواری سازند سُرخ بالایی است که در بیشتر جاها همشیب و گاه با دگرشیبی است. با این حال، در منطقة کاشان، از باختر به سمت کویر، ضخامت سازند قم کاهش مییاید و سرانجام سازند سُرخ بالایی به طور مستقیم روی نهشتههای ائوسن قرار میگیرد. در اینجا ارتباط سازند قم با سازند سُرخ بالایی تدریجی است. در این حد تدریجی سنگوارة Neoalveolina melo curdica به سن میوسن پیشین تا میانی وجود دارد و این جوانترین سنی است که به سازند قم داده شده است.تغییرات سن سازند قم سازند قم یادآور ردیفهای کربناتی الیگوسن – میوسن باختر ایران مرکزی است. ولی، این سازند در همه جا همزمان نیست و بر حسب زمان پیشروی و پسروی دریا و یا چرخههای فرسایشی، تغییرات سنی سازند قم درخور توجه است و لذا، سازند قم ممکن است معرف تمام یا بخشی از آشکوبهای روپلین، شاتین،‌آکیتانین، بوردیگالین و حتی هلوتین تا تورتونین باشد.

:* عضو بینام که توسط بزرگنیا (1965) به عنوان قدیمیترین عضو سازند قم دانسته شده با فسیلهای، Nummulites intermedus و Eulepidina cf. dilatata به سن آشکوب روپلین از الیگوسن پیشین است. وضع مشابهی را سجادی (1369) در منطقهای بین نطنز تا اردستان گزارش کرده است. در منطقة حنا (سبزواران) سنگوارة نومولیت اینترمدیوس همچنان گزارش شده است. بنابراین شاید بتوان نتیجه گرفت که از حوضة قم تا حنا، بخش پایینی سازند قم به سن الیگوسن پیشین است، ولی بعدها دریا از حوضة قم به طرف شمال باختری گسترش یافته و در زمانهای شاتین، آکیتانین و گاهی بوردیگالین، به سایر نواحی رسیده است.

* در کوههای رزن (شمال همدان) سنگهای الیگوسن وجود ندارد و از 3500 متر سنگآهک و مارن سازند قم، 2700 متر زیرین آن به آکیتانین و 800 متر بالایی به بوردیگالین تعلق دارند (بلورچی، 1979(.

* در منطقة ترود (سوسنوار)، الیگوسن به کلی حذف میشود و سازند قم با نهشتههای میوسن پایینی حاوی Neoalveolina شروع میشود (هوشمندزاده و همکاران، 1357(.

* در جنوب خاوری کاشان (کوشکوه)، سنگوارههای موجود در زون تدریجی بین سازند قم و سازند سُرخ بالایی از نوع Neoalveolina melo curdica است که به میوسن پیشین تا میانی تعلق دارند و این، جوانترین سنی است که به سازند قم داده شده است (سجادی، 1359(.

* در برش نطنز، سنگهای آشکوب شاتین ضخامت قابل توجهی (473 متر) دارند در حالی که سنگهای آشکوب روپلین ضخامت کمتری داشته (192 متر) و رسوبات آکیتانین گسترش چندان ندارند (سجادی، 1369). بنابراین در اینجا سازند قم بیشتر به سن الیگوسن است.

* در باختر زفره، سنگآهکهای قم محدود به عضوهای c2 و c3 است و سن آنها از آکیتانین تجاوز نمیکند (امجدزاده، 1370). نبود عضوهای a، b و c مربوط به پیشروی تأخیری است ولی نبود عضوهای جوانتر (f, e, d, c4) ممکن است فرسایشی و یا پسروی زودهنگام باشد.

* در منطقة مهاباد – ارومیه، رسوبات دریایی قیاس شده با سازند قم، محتوی فسیلهای بوردیگالیناند که از نظر موقعیت چینهشناسی، فقط معادل بخش بالایی سازند قم هستند (شهرابی، 1372.(

* در اطراف قره کلیسای ماکو، پایینترین ردیفهای سازند قم، مقدار درخور توجهی ماسهسنگ دارد و حاوی سنگوارههای آکیتانین است (الیگوسن وجود ندارد)، (علوی نایینی و بلورچی، 1973(.

* در جنوب و اطراف بلورد سیرجان، دریای قم پیشروی مکرر داشته و به باور دیمیتریویچ (1973)، جوانترین نهشتههای این دریا در زمانهای هلوتین تا تورتونین نهشته شده که در چنین حالتی جوانترین ردیفهای سازند قم را خواهیم داشت.با توجه به موارد گفته شده، و در نظر گرفتن فاصلة زمانی بین روپلین تا بوردیگالین باید پذیرفت که دریای قم، حدود 20 میلیون سال، باختر ایران مرکزی را زیر پوشش داشته است.

تغییر رخسارة سازند قم : تغییر رخسارة سازند قم بسیار زیاد است، به گونهای که در بسیاری از نقاط شناسایی و تفکیک عضوهای چندگانه ناممکن است. وجود همراهان آذرین بارزترین تغییر رخسارة سازند قم است که گاه درصد قابل توجهی از سازند را به خود اختصاص میدهد.

* از جنوب باختری قم (نیزار) تا شمال باختری تفرش (کریان)، سازند قم، فقط شامل چهار واحد جداگانه با رخسارة ساحلی است. و حتی به طور محلی با افزایش مقدار ماسه و کنگلومرا رخسارة قارهای به خود میگیرد.

* در مناطق کهلوبالا، پرندک، گردنة رنگریز (منطقة رزن – آوج)، فقط بخش بالایی سازند قم دیده میشود که شامل رخنمونهای کوچک و بزرگ سنگآهک گچی سفیدرنگ با میانلایههای مارن زرد است و فقط 150 متر ضخامت دارد.

* از آبگرم همدان به سمت باختر، سازند قم تناوبی از سنگآهک و مارن است که عدسیهای ناپیوستهای از گدازه (بازالت) و آذرآواری (توف شیشهای) دارد. در این محل و دیگر برشها، آتشفشانیها جایگاهی ثابت ندارند و ممکن است به ضخامتهای متفاوت و در افقهای چینهشناسی گوناگون باشند.

* در رشته کوه آوج (شمال مانیان)، از 2355 متر ضخامت سازند قم، تنها 300 متر سنگآهک، و بقیه توف و آتشفشانی است (بلورچی، 1979(.

* در کوههای رزن (شمال همدان) و جنوب نوبران ساوه، حجم درخور توجهی از سازند قم مارنهای خاکستری – سبز روشناست. در این نواحی، مارن تشکیل دهندة اصلی سازند قم است. سیمای مارنها به گونهای است که یادآور سازند میشان در زاگرس میباشد.

* در کوشک نصرت قم، ضخامت سازند قم کاهش یافته و تناوبی از مارن و سنگآهک با قاعدهای ماسه سنگی است.

* در تاقدیس ابردژ و سورک در شمال خط آهن ورامین به گرمسار، عضوهای a و b وجود ندارد و سازند قم با عضو c1 آغاز میشود (کلهر، 1961(.

* در بُنکوه گرمسار، 344 متر بخش زیرین سازند قم آهکهای ماسهای و آواری خاکستری رنگ و 70 متر بخش رویی از نوع مارن خاکستری - سبز با میانلایههایی از سنگآهکهای گچی است. در شمال سُرخة سمنان واحد مارن رویی 200 متر ضخامت دارد و عدسیهای گچ به ضخامت تا 6 متر در زیر و روی آن وجود دارد.

* از منطقة عطاری (خاور سمنان) به سمت شمال (تاقدیس حاجیآباد) سازند قم رخسارة کربناتی ندارد و ماسهسنگ، مارن سُرخ و ژیپس جایگزین آن میشود (علوی نایینی، 1972(.

* در باختر عطاری (شمال کوه پیغمبران)، سازند قم بیشتر کنگلومرایی است (از این محل به طرف شمال، سازند قم دیده نمیشود(.

* در حد فاصل جنوب قم تا میمه، سازند قم شامل سه واحد آهک و مارن (در زیر)، سنگآهک (در وسط)، ماسهسنگ و مارن (در بالا) است (اشتوکلین، 1952(.

* از نراق به سمت جنوب، بخش عمدهای از سازند قم آهکی است، به طوری که در هستیجان، به جز 22 متر قسمت زیرین که از سنگآهک نازک لایه با قاعدهای ماسهای – کنگلومرایی است باقیماندة سازند، آهک جلبکی است (امامی، 1981(.

* در باختر جادة دلیجان – میمه و در نزدیکی موته، سازند قم بیشتر رخسارة قارهای دارد و تنها در بالاترین قسمت آن مقداری آهک زرد – خاکستری وجود دارد که به احتمال متعلق به سازند قم میباشد (تیله و همکاران، 1968). در شمال باختری موته، رخسارههای کنگلومرای سازند قم به 100 متر ماسهسنگ آهکی میرسد که سنگوارة آکیتانین دارد و قابل قیاس با عضو c1 است.

* در شرق کوه گوگرد واقع در جنوب سمنان، سازند قم به صورت عدسیهایی از سنگآهک زردرنگ و یک لایة 5 متری ژیپس با 30 متر ضخامت است و با عضو آهک قاعدهای قابل قیاس است.

* در نطنز و جنوب باختری اردستان (کسوج)، در درون سنگهای آهکی، توف و آهکهای توفی سازند قم قطعات آتشفشانی فراوانی وجود دارد.

* از اردستان به سوی خاور، در حاشیة کویر بزرگ (جنوب هلوحیدر و خاور سهیل پاکوه) مقدار مواد تخریبی به طور قابل ملاحظه افزایش یافته و سنگهایی که به سازند قم نسبت داده شدهاند، بیشتر از سنگهای تخریبیاند که ممکن است نشانگر حاشیة حوضه باشند. وضع مشابهی در ناحیة آخوره انارک و اطراف نایین وجود دارد. در آخورة انارک، سازند قم رخسارة حاشیهای دارد و بدون سنگواره است و از 676 متر ضخامت سازند، تنها 27 درصد مارن است (آیستوف و همکاران، 1984) (در لبة جنوبی کوههای سلطانیة زنجان هم سازند قم نشانگر یک حوضة ساحلی کم عمق است(.

* از نایین به سمت اصفهان، مواد تخریبی کم میشود و فقط به شکل کنگلومرا در بخش قاعدهای دیده میشود.

* در منطقة دهاج – انار، تمام سازند قم فقط 10-15 متر آهک جلبکی با میانلایههای توفاست که در بین سازندهای سُرخ پایینی و بالایی قرار دارند و این در حالی است که در باختر معدن چهارگنبد، نهشتههای الیگوسن بیش از 2000 متر ضخامت دارند (دیمیترویچ، 1973(.

* بارزترین تغییر رخسارة سازند قم را میتوان در منطقة تکاب و شمال همدان دید. در این نواحی سازند قم به داشتن حجمزیادی سنگآذرین و آذرین - رسوبی شاخص است. به نظر میرسد که در شمال خاوری و خاور تکاب، تکاپوهای آتشفشانی شدت بیشتری داشته و به طرف جنوب، سنگهای آذرین نقش کمتری دارند. تکاپوهای آتشفشانی سازند قم جایگاه ویژهای ندارند و در افقهای چینهشناسی متفاوت دیده میشوند. گاهی تمام حجم سازند ازگدازه است، چنین حالتی را میتوان در غرب لوشامپا (ناحیة تکاب) دید که در این محل به تقریب رسوبات الیگوسن – میوسن وجود ندارد و تنها تعدادی عدسی آهکی الیگوسن – میوسن در داخل ردیفهای ضخیم آتشفشانی معرف آن است (انصاری، 1965) . وضع مشابهی در ناحیة میانه گزارش شده است. در اینجا نیز ضخامت سازند قم، به طرف شمال خاوری میانه، به شدت کاهش یافته و به تدریج توفها و مواد انفجاری حاصل از آتشفشان میوسن جای آن را گرفته (لطفی، 1354(.

* در شمال صوفیان، کنگلومرای پی سازند قم، ضمن داشتن گسترش وسیع، قطعات سنگهای پالئوزوییک به ویژه کوارتزیت، آهکهای اوربیتولیندار را در ابعاد تخته سنگهای بزرگ دارد.تغییر رخسارههای گفته شده سبب شد تا رحیمزاده (1373) بر این باور باشد که:

* دریای سازند قم یکپارچه نبوده و اغلب به شکل حوضههای میان کوهستانی و محدود بوده و تنهادر زمانهای محدود با هم و یا با حوضة زاگرس ارتباط داشتهاند.

* بستر این دریا، توپوگرافی متغیری داشته و ژرفای کم حوضه سبب شده تا دریا ارتفاعات را دور زده و فرورفتگی یا درههای بین رشته کوهها را اشتغال کند.

* ژرفترین بخش این دریا، مناطق غرب تفرش تا شمال همدان (کوههای رزن) بوده که با حوضههای ساحلی، کولابی، مردابی و عمیق در ارتباط بوده است.

* در یک نگاه کلی، در محلهای کم عمق دریای الیگوسن – میوسن، سنگآهکهای زیستآواری و در مناطق ژرف، آن مارن نهشته شده است. جانوران ریفساز، موجب انباشت کربنات در لبة سکوی آهکی شده و در پشت این ریفها، حوضههای کولابی یا مردابی وجود داشته که نهشتههای تبخیری و یا رسوبات بیتومیندار نهشته شدهاند. بدینسان، رخسارههای سنگی و زیستی سازند قم را میتوان متعلق به چهار محیط متفاوت ساحلی، سکوی کربناتی – تبخیری، سراشیبی حاشیة سکوی کربناتی و رخسارة منطقه ژرف دانست.

گفتنی است که بخش بزرگی از سازند قم در فاصلة زمانی کمی تهنشست شده که خود مبین سرعت زیاد رسوبگذاری است. این موضوع از بررسی صفات سنگشناسی نیز قابل درک است. زیرا، سنگآهکهای نوع اسپارایت به تقریب وجود ندارد و سنگآهکهای میکرایتی اکثریت دارند که خود دلیل سرعت زیاد تهنشست و کوتاه بودن نسبی زمان تأثیر امواج و عمل شستشو برای خارج شدن لجنهای ریز بلورین از لابهلای آلوکمها است.

گسترش سازند قم : سازند قم در بخش بزرگی از خاور ایران مرکزی گسترش دارد و به طور پیشرونده سازند سُرخ پایینی و یا سنگهای قدیمیتر را میپوشاند.ارتفاعات جنوبی قم (دوچاه، دوبرادر، نرداقی و ) از جمله مناطقی است که سازند قم گسترش درخور توجه دارد. از منطقة قم به طرف باختر و شمال باختر، سازند قم در مناطق ساوه و همدان گسترش و ستبرای زیاد دارد، به طوری که در باختر ساوه، ضخامت این سازند به 3600 متر میرسد (وحدتی، 1354) و یا در شمال همدان (آبگرم، رزن، نوبران) نهشتههای ضخیم مارنی سازند قم، سبب شده تا نواحی مذکور ژرفترین بخش دریای قم دانسته شوند. ادامه شمال باختری این سازند را میتوان در نواحی میانه، زنجان، شمال باختری تبریز، باختر و جنوب دریاچة ارومیه دید برونزدهای آهکی ماکو، پایانة شمال باختری رخنمونهای سازند قماست. از قم به طرف جنوب، برونزدهای گستردهای از سازند قم به ویژه در جنوب کاشان، اردستان، راوند، دلیجان، میمه، موته دیده میشود.

در جنوب و جنوب باختری دشت کویر، نواحی نایین، انارک و خور برونزدهایی از سازند قم دارند. در شمال دهبید و شمال باختر ابرقو و در خاور اقلید، سازند قم به شکل رخنمونهای پراکنده گزارش شدهاند. مناطق کرمان، سیرجان، چهارگنبد، ساردوییه، سبزواران، اطراف حنا، بخشهایی از جنوب ایران مرکزی هستند که سازند قم گزارش شده است. خاوریترین گسترة زیر پوشش سازند قم را میتوان به صورت نوار باریکی در جنوب فرونشست جازموریان دید (شکل 6-1).

 توان اقتصادی سازند قم : در حوضة قم، در دو میدان نفتی به نامهای «البرز» و «سراجه» سازند آهکی قم سنگ مخزن است که تاکنون 9 حلقه چاه اکتشافی در آن حفر شده است. ذخیرة خارج شده از میدان البرز در حدود 20 میلیون بشکه بوده است. در فوران چاه شمارة 5 این میدان، که اولین چاه به نفت رسیده در این میدان است، برای مدت سه ماه، روزی 80000 بشکه نفت از این چاه فوران کرده است. میدان گازی سراجه که در خاور قم و در جنوب خاوری تاقدیس البرز قرار دارد، تاقدیسی با ذخیرة گازی در حدود 3/0 تریلیون فوت مکعب است (افشارحرب، 1380). بنابراین انجام عملیات اکتشافی در دیگر نواحی زیر پوشش سنگآهکهای قم را میتوان پیشنهاد کرد. جدا از ذخایر هیدروکربنی، نهشتههای سلستیت و گچ، به سازند قم ارزش اقتصادی میدهند. برای نمونه در نخجیر کوه ورامین، سه افق سلستیت در سازند قم وجود دارد که با کانیهای کلسیت، ژیپس، باریت، دولومیت و اکسیدآهن همراه است. کریمی (1378)، محیط رسوبی این نهشتهها را کولاب ساحلی دریای سازند قم میداند.