پالئوسن در ایران مرکزی

در ایران مرکزی، سنگهای پالئوسن، بر حسب محیطهای رسوبگذاری و جغرافیایی رخسارههای متفاوت دارند. در بسیـاری از بـرونـزدها، رسوبات منسوب به پالئوسن کنگلــومـرایــیاست و گاهـی آن را همارز «کنگلومرای کرمان» میدانند. این آواریها در شماری از برونزدها قدیمیترین ردیفهای سنوزوییکاست و نظر به این که روی آنها را رسوبات و دیگر سنگهای ائوسن میپوشاند، بدون هیچگونه شاهد فسیلشناسی، آنها را به پالئوسن نسبت دادهاند. کنگلومراهای پالئوسن ایران مرکزی، باید نهشتههای آواری پس از چینخوردگی لارامید باشند ولی گاهی (مناطق سورک و خانهخاتون کرمان) دیده میشود که ارتباط ردیفهای کرتاسة بالا با کنگلومرای پالئوسن تدریجی است. در هر حال، باید گفت که سنگهای پالئوسن ایران مرکزی منحصر به کنگلومرا نیست. گاهی سنگهای آتشفشانی، رسوبات کربناتی و نهشتههای فلیش گونهای را به سن پالئوسن دانستهاند.


«در ناحیة کرمان»، سنگهای پالئوسن سنگ رخسارة یکسان ندارند و به ظاهر در حوضههای رسوبی مستقل نهشتهشدهاند. بدین معنی که سنگآهکها، شیل و ماسهسنگها نشانگر رخسارة آبهای کمژرفا و رسوبات کنگلومرایی نشانگر محیط حاشیهای تا قارهای هستند. به ردیفهای کنگلومرایی پالئوسن ناحیة کرمان، از دیرباز «کنگلومرای کرمان» گفته شده که به دیرینگی کرتاسه – پالئوسن است. برش الگوی این واحد سنگی را هوکریده و همکاران (1962) در 7 کیلومتری شمال کرمان به ضخامت 300 متر اندازهگیری کردهاند. در مورد سن این کنگلومرا و گسترش آن، نظرها متفاوت است. به عقیدة هوکریده و همکاران (1962) کنگلومرای کرمان در شرایط دریایی تشکیل شده و قسمتی از آن به سن کرتاسه است. به باور رحیمزاده (1983) کنگلومرای کرمان همواره به طور دگرشیب بر روی سنگهای کهنتر قرار دارد و شامل دو بخش جداگانه است. بخش پایینی دارای لایههای سیلتی و تخریبی ریزدانه با لایهبندی نازک است در حالی که، بخش بالایی با تغییرات ضخامت 220 تا 1450 متر، نهشتههای کنگلومرایی با میانلایههایی از گریواک و ماسهسنگ دانه درشت، با ساختار چینهبندی متقاطع است. رحیمزاده بر این باور است که بخش پایینی کنگلومرای کرمان به سن پالئوسن و بخش بالای آن ائوسن است. گفتنی است دیمیتریویچ (1973)، بخش ریزدانه و زیرین کنگلومرای کرمان را به دیرینگی کرتاسة پسین میداند که قابل قبولتر است. در ضمن، دیمیتریویچ گسل نایبند را نوعی تفکیک کنندة رخسارهها دانسته به گونهای که در خاور این گسل گذر از رسوبات کرتاسة بالا به کنگلومرای کرمان تدریجی است در حالی که در باختر این گسل، ارتباط کنگلومرا و سنگهای کرتاسه ناپیوسته و دگرشیب است. جایگاه چینهشناسی و شرایط تشکیل کنگلومرای کرمان، قابل قیاس با سازند کنگلومرایی فجن در البرز، سازند پستهلیق در کپهداغ و به احتمال بخش شیل ارغوانی سازند پابده در زاگرس است.

»در ناحیة لکرکوه»، ردیفهای منسوب به پالئوسن، شامل 435 متر تناوب کنگلومرا، ماسهسنگ، مارن گچدار و شماری لایه گچ به رنگهای سُرخ – قهوهای است که به ردیفی (150 متر) از کالک آرنیت ریز تا متوسط دانه، به رنگ خاکستری ختم میشود. در خاور لکرکوه (از بلوک لوت)، ردیف ضخیمتری (1035 متر) از کنگلومرا و ماسهسنگ به رنگ هوازدة قهوهای برونزد دارد که به طور دگرشیب آهکهای کرتاسه را میپوشاند و خود در زیر سنگهای آتشفشانی و آذرآواری قرار دارد. گسترش جانبی این ردیفها نامنظم و دارای تغییرات زیاد است.

»در بلوک لوت»، به ویژه در نواحی قائن و گناباد، سنگهای پالئوسن خاستگاه آذرین – رسوبی دارند و بخشی از کمپلکس سه گانة پالئوسن – ائوسن زیرین، ائوسن میانی و ائوسن – الیگوسنهستند.

در منطقة قائنات، سنگهای پالئوسن و ائوسن با رخسارههای گوناگون فلیش و سنگهای آذرین شامل سه مجموعة جداگانه است که مجموعة زیرین آن فلیش گونه و به ظاهر سن پالئوسن L. Cusianتا ائوسن پیشین Ypresian دارد. در منطقة گناباد، سنگهای آذرین نیمه عمیق Subvolcanic، که جوانتر از کرتاسة بالایی هستند گسترش زیاد دارد و همارز مجموعة سنگهایی است که در مناطق قائن و تایباد برونزد دارند. زمان تشکیل این سنگها پیش از الیگوسن است. این سنگها به سه کمپلکس تقسیم شدهاند و از نظر سنی در زمان پالئوسن تا ائوسن تکوین یافتهاند.

قدیمیترین کمپلکس را به سن پالئوسن - ائوسن پیشین دانستهاند که شامل سنگهای آذرین از نوع داسیتوییدهای پورفیری و برش آتشفشانی با عناصر اسیدی است که میانلایههای رسوبی مانند میکروکنگلومراهای ناهمگن (چندزادی) و سنگآهک ماسهای دارد.در ناحیة اللهآباد، قدیمیترین رسوبات سنوزوییک، رسوبات تخریبی فلیشی به سن پالئوسن است که به سوی بالا به بازالت بالشی با میانلایههای کنگلومرا تبدیل میشود.در ناحیة بم، ردیفهای پالئوسن کنگلومرای سُرخرنگ با قلوههای به تقریب گرد شده و جور شده است که قابل مقایسه با کنگلومرای کرمان است.

»در ناحیة جندق»، توالی از سنگهای کرتاسه تا پالئوسن وجود دارد. بخش زیرین این ردیف حدود 55 متر کنگلومرا است که به طور دگرشیب بر روی سنگهای قدیمی نشسته است و به تدریج به سوی بالا، به لایههای آهکی حاوی سنگوارههای کرتاسه میرسد. در دنبالة ردیفهای کرتاسه، فسیلهای پالئوسن مانند Kathina sp.، Miscellanen miscella یافت میشود.

»در ناحیة یزد»، به ویژه در محدودة چاهترش در85 کیلومتری جنوب – جنوب خاوری یزد، توالی سنگهای کربناتی برونزد دارد که بخش پایینی آن حاوی میکروفسیلهای ماستریشتین پایانی و بخش بالایی آن با ترکیب ماسهسنگ دولومیتی حاوی سنگوارههای پالئوسن است. به باور خسرو تهرانی (1977)، رسوبگذاری با اندک تغییرات جانبی از زمان کرتاسة پسین تا پالئوسن تداوم داشته است. در همین ناحیه (کوه روسر) ردیفهای پالئوسن با نهشتههای کنگلومرایی (350 متر)، به سن دانین، آغاز و به تدریج به محیط عمیقتر دریایی متشکل از ماسهسنگآهکی و سنگآهک ماسهای به سن تانسین میرسد.

»در ناحیة انارک - نخلک»، سنگهای پالئوسن (60 متر) به طور عمده از کنگلومرا تشکیل شدهاندکه کمی میانلایههای ماسهسنگ کوارتزی و اندکی مارن سُرخ دارد. در این محل، بین سنگهای کرتاسه و پالئوسن دگرشیبی دیده نمیشود ولی مرز بین آواریهای پالئوسن و گدازههای ائوسن ناپیوسته است.«در ناحیة نایین»، و در رشته کوه زرد، لایههای آهکی ماستریشتین، به طور همشیب با ردیفی از سنگآهک برشی متراکم با فسیل Miscellanea، و قطعات دیاباز و ملافیر، پوشیده میشود که سن پالئوسن میانی – پایانی دارد و به تدریج به یک ردیف رسوبی متشکل از سنگآهک ماسهای و برش خاکستری تبدیل میشود که دارای فسیلهای ائوسن زیرین است. در جنوب نایین کوه بیخی، رسوبات پالئوسن با دگرشیبی زاویهدار روی آتشفشانیها و آهکهای کرتاسة بالا دیده میشوند. رسوبات پالئوسن کوه بیخی شامل 80 متر کنگلومرا در زیر و 250 متر سنگآهک خاکستری در بالاست.

»در ناحیة خور»، به ردیفهای پالئوسن – ائوسن زیرین «سازند چوپانان» نام داده شده که به طور عمده شامل سنگآهکهای پلاژیکاست و در پایة آن، واحدی از ماسهسنگ، با ضخامت متفاوت وجود دارد که نشانگر پیشروی دریایی پالئوسن بر روی سنگ‎‎های کرتاسه است. سن بخش قابل توجهای از سازند چوپانان بر اساس شمار زیادی از میکروفسیلها پالئوسن است. گفتنی است که سازند چوپانان بر روی سطح فرسایش یافتة سنگهای دانین Danian قرار میگیرد و لذا در این ناحیه، فاز فرسایشی لارامید پس از آشکوب دانین عمل کرده است.

 در بخش شمالی «کوههای خاور ایران»، سنگهای پالئوسن شامل سنگهای آذرین (آندزی بازالت تا داسیت) همراه با آگلومرا، آذرآواریها و سنگهای میکریتی (دریاچهای) به رنگهای صورتی تا قهوهای زرد یا سفید است. میانلایههای رسوبی (کنگلومرا، آذرآواری و میکریتها) از پایین به بالا افزایش مییابند.« در منطقة شاهرخت »، سه واحد سنگی متفاوت رخنمون دارد که به پالئوسن – ائوسن نسبت داده شدهاند. واحد زیرین به طور کامل دریایی است و گذر پالئوسن به ائوسن ناهمساز است. واحد میانی شامل رسوبات سُرخرنگ به سن ائوسن پیشین تا میانی و واحد بالایی، سنگهای آذرین و آذرین رسوبی ائوسن پسین و الیگوسناست.واحد زیرین (پالئوسن – ائوسن) با لایه‎‎های ماستریشتین پسیـن پیوند ناهمساز دارد و شامل ستیغهای آهکی است که به سوی بالا و جانبی به تدریج به مارن و ماسهسنگ تبــدیل میشود.

 تمام لایههـای مارنی این واحد دارای جلبک، میکروفسیلهـای پلانکتون Globigerina velascoensis, G.pseudomenaroli (BALL:) Globoratalia cf. aequa cushua (CUSHMON AND (RENZپالئوسن است. اما بخشی از سنگآهکها به دلیل داشتن انواع آسلینا و نومولیت، شاخص ائوسن هستند.«در منطقة گزیک»، ردیفهای پالئوسن – ائوسن قابل تقسیم به دو واحد است. واحد زیرین رسوبات دریایی آهکی با رخسارة ریفی از نوع حاشیهایPeri reefal ، بیوهرم، بیوستروم حاوی جلبک است. مرجانها و بریوزوآ کمتر در ساخت آن شرکت دارند. واحد بالایی که به طور عمده از رسوبات غیر دریایی تا کولابی تشکیل شده، سن ائوسن میانی دارد. در قاعدة لایههای پالئوسن – ائوسن، یک واحد ماسهسنگی سُرخ و کنگلومرا دیده میشود که به سوی بالا به رخسارة دریایی تبدیل شده و گویای پیشروی دریاست. وجود حفرههای حاصل از کرمهای حفار و همچنین خرده سنگهای کربناتی، نشانگر یک محیط ساحلی و یا رسوبات پهنة کشندی است.

»در ناحیة خاش»، سنگهای پالئوسن با رخسارة سنگآهک مرجاندار با اندکی ماسهسنگ، سیلت سنگ و کنگلومرا است که برونزد محدود دارند.«در ناحیة چهلکوره»، در شمال غرب زاهدان، در قاعدة سنگهای سنوزوییک، رسوبات فلیش مانند شامل تناوبی از ماسهسنگ، شیل و عدسیهای سنگآهک دیده میشود که روی آن را سنگآهک خاکستری حجیم میپوشاند.

»در ناحیة شمالبندان»، (بین بیرجند – زاهدان) مجموعهای از سنگهای پالئوسن برونزد دارد که از بالا به پایین شامل واحدهای زیر است.

.6ماسهسنگ و لایههای تخریبی دانهریز (فلیش) به نام سازند دوکوهانه

Dokuhaneh Fm. .5واحدهای لغزشی

Slump.4سنگآهک آلوداپیک به نام سازند پلنگ

 Palang Fm..3سنگآهک بالایی

.2شیلهای آهکی و سنگهای آذرین

.1سنگآهک زیرین.

در زون «سنندج – سیرجان»، سنگهای پالئوسن در نواحی زیر گزارش شده است:«در ناحیة مهاباد»، به ویژه در دو ناحیة زبکاZebeka و گاسکر Gasker، سنگهای پالئوسن – ائوسن با مجموعة آمیزه رنگین دیده میشود.«در ناحیة سنندج»، به ویژه در خاور آن (حوضة گاوهرود) رخنمونی از سنگآهک سُرخرنگ گلوبوروتالیادار به همراه رادیولاریت برونزد دارد. در شمال و باختر سنندج، ردیفهای کرتاسة بالا (شیلهای سنندج) در پیوند با رسوبات فلیشی و آتشفشانیهای ائوسناست. با توجه به گذر تدریجی بین این دو، وجود رسوبات پالئوسن در این فاصله امکانپذیر است.

 »در ناحیة کرمانشاه»، در خاور و شمال شهرکرمانشاه، رسوبات پالئوسن – ائوسن در حوضة گستردة گاوهرود، برونزد داشته و تا بخش وسیعی از نواحی باختری سنندج ادامه دارند. در این حوضه (گاوهرود) مجموعههای رسوبی به نام میانکوه، کوه کرگان و غیره تشخیص داده شده است. ردیفهای چینهای کوه کرگان، به 4 واحد اصلی قابل تقسیم است.

* نهشتههای آتشفشانی قاعدهای در تناوب با سنگآهک پالئوسن، شامل گدازههای دریایی از نوع بازالت اسپلیتی که به ویژه در اطراف شهرهای صحنه و هرسین، راه سنندج به کرمانشاه، جنوب باختری سُنقُر و در شمال راه سُنقُر به کامیاران دیده میشود.

* سنگآهک آلوئولینادار به رنگ روشن که بالاترین لایههای آن حاوی Alveolina cucumiformis به سن پالئوسن (ایلردین زیرین) است.

* سنگآهک سُرخرنگ میکریتی حاوی قلوه‎‎های سیلیسی به رنگ مایل به قهوهای.

* فلیش ائوسن.

»در ناحیة آباده»، بخش قاعدهای ردیفهای پالئوسن رسوبات کنگلومرایی (کنگلومرای کرمان) است که با سنگآهک و سنگهای ریولیتی پوشیده میشود. در این منطقه، تکاپوهای آتشفشانی تا زمان ائوسن ادامه داشته است.«در ناحیة اقلید»، گسلش مکرر، ارتباط و ردگیری ردیفهای رسوبی پالئوسن را دشوار میسازد ولی مطالعات فسیلشناسی نشانگر سنگوارههای Rotalia sp.، Globigerina sp. ، Daviesina sp.، Alveolind، Orbitoides sp. واست که سن پالئوسن را تأیید میکنند.

»در ناحیة چهارگنبد»، به ویژه در نزدیکی معدن چهارگنبد، برونزدهایی از مجموعههای افیولیتی شامل واحدهای اقیانوسی و سنگهای رسوبی وجود دارد. پیچیدگیهای زمینساختی این مجموعه، پیوند بین سنگها را نامشخص کرده است. واحدهای رسوبی این مجموعه به سن کرتاسة پسین تا پالئوسن پایانی (ایلردین) است.