مقدمه
نام سیستم کرتاسه از سنگ نهشتههای گل سفیدی اروپای شمالی گرفته شده که با 75 میلیون سال عمر، طولانیترین دورة مزوزوییک است.
در ایران، مرز ژوراسیک – کرتاسه به خوبی توصیف نشده و باور همگان بر آن است که این مرز با رخداد زمینساختی سیمرین پسین مشخص میشود که از نوع کوهزایی است. ولی، یافتههای نوین نشان میدهند که بر خلاف پندارهای موجود، در بسیاری از نقاط ایران، مرز آشکوبهای تیتونین (ژوراسیک پایانی) و بریازین (کرتاسة آغازی) تدریجی و از نوع محیطهای ژرف است. به سخن دیگر، رویداد نامگذاری شده به سیمرین پسین، در اوایل کرتاسة پیشین و پس از آشکوب بریازین و به احتمال قوی در زمان نئوکـومین (پیش از بارمین) رویداده که موجب خـــروج گستـــردة زمین از آب و برقـــراری شرایط قارهای شده است. به همینرو است که به جز زاگرس، حوضة فلیشی خاور ایران و مکران، نهشتههای پس از رخداد سیمرین پسین انباشتــههــای آواری سرخ رنگ است که با یک گذر تدریجی به ردیفهای کربناتــی اُربیتولیندار بارمین – آپتین میرسد. ردیفهای آواری مورد سخن (شوریچه در کپه داغ، سنگستان در ایران مرکزی، سازند نقره و ...) سنگوارة شاخص ندارند و بیشتر به لحاظ چینه نگاشتی به سن نئوکومین دانسته شدهاند.
سنگآهکهای اُربیتولیندار بارزترین ردیفهای کرتاسه پایینی ایران هستند که در البرز (سازند تیزکوه)، کپهداغ (سازند تیرگان)، ایران مرکزی ( سازند تفت و سازند شاهکوه) و کوههای زاگرس (سازندهای فهلیان و داریان) گسترش در خور توجه دارند. در گسترههای وسیعی (به جز حوضة فلیشی زابل – مکران)، سنگآهکهای اُربیتولیندار بارمین – آپتین با گذری تدریجی، گاهی ناپیوسته (زاگرس) به انباشتههای شیلی – مارنی، سبز – خاکستری میرسند که آمونیتهای نوع بودانتی سراس و سن آلبین دارند که در زاگرس سازند کژدمی، در ایران مرکزی سازند درة زنجیر و در کپهداغ سازندهای سرچشمه و سنگانه نامگذاری شدهاند. با وجود این، در مناطقی که چرخههای فرسایشی وابسته به رخداد اتریشی شدید باشند، شیلهای آلبین وجود ندارد.
در بسیاری از نقاط ایران، به جز زاگرس، در مرز تقریبی کرتاسة پیشین و کرتاسة پسین شواهدی از نوعی رخداد زمینساختی دیده میشود که به جز موارد نادر (شرق تهران ، یزد) بیشتر از نوع زمینزا و قابل قیاس با رخداد جهانی اتریشی است.
سنگ نهشتههای کرتاسة بالایی ایران ویژگیهای رخسارهای یکسان ندارند و به نظر میرسد که بر خلاف شرایط یکسان رسوبی کرتاسة پایینی، حوضههای رسوبی کرتاسة بالایی از یکدیگر جدا بودهاند و بر هر حوضه شرایط ویژهای حاکم بوده است. به همین لحاظ، واحدهای سنگچینهای کرتاسة بالایی ایران، به جز زاگرس و کپه داغ، نامگذاری نشدهاند و یا نامهای محلی دارند. یکی از ویژگیهای کرتاسه پسین ایران، تکرار حرکتهای زمینساختی وابسته به رخدادهای قابل قیاس با چرخة ساب هرسی نین است. به همین رو است که وقفههای رسوبی و چرخههای فرسایشی درون تشکیلاتی در ردیفهای کرتاسة بالای ایران مکرر است. بازپسین ایست رسوبی کرتاسه در زمان پس از ماستریشتین صورت گرفته که قابل قیاس با رخداد لارامین است و که سیستم کرتاسه را به پایان برده است.جدا از انباشتههای رسوبی، بخشی از سنگهای کرتاسة ایران از نوع روانههای خروجی و یا تودههای نفوذی است.
سنگهای آتشفشانی کرتاسه پایینی را میتوان کمی در البرز و بیشتر در زون سنندج – سیرجان (اقلید، حاجیآباد، کبودرآهنگ، ارومیه، مهاباد و ... ) دید. سنگهای آتشفشانی کرتاسة بالایی به ویژه در نواحی البرز شمالی، اهر، زنجان، سنندج – سیرجان، کمان ماگمایی ارومیه – بزمان و خاور ایران بسیار گستردهاند. در نوارهای افیولیتی سبزوار – کاشمر، تربت حیدریه، باختر ارومیه و حوضة فلیشی خاور ایران، سنگهای آتشفشانی کرتاسة بالایی خاستگاهی از گوشته دارند که در بازپسین مراحل افیولیتزایی و در گودیهای ژرف تشکیل شدهانــد و بخشی از مجموعههای افیولیتی کرتاسة ایران را تشکیل میدهند. تودههای نفوذی منصوب به کرتاسة پسین، سن رادیومتری 64 تا 70 میلیون سال دارند که به ویژه در زون سنندج – سیرجان (همدان، بروجرد، اراک و ...) برونزد دارند. تودة نفوذی بزمان نیز نشانگر آغاز فـرورانش پوستة اقیانوسی عمان به زیر مکران ایران است که از زمان کرتاسة پسین (64 میلیون سال پیش) فعال بوده است.
جدا از تکاپوهای ماگمایــی، پدیدة اقیانوسزایــی، تشکیل پوستههای اقیانوسی، بستهشدن زمیندرزهای تتیس جـــوان در زاگرس و ایران مرکزی، رانده شدن پوستههای اقیانوسی بر روی حاشیـــة قارهها و سرانجـام پدیدههای کانیزایی با خاستگاه ماگمایی جملگی به پویایی ژئودینامیک ایران در زمان کرتاسه اشاره دارند.