Geology Science

زمین شناسی- دانلود برنامه های زمین شناسی و کاربردی

Geology Science

زمین شناسی- دانلود برنامه های زمین شناسی و کاربردی

پرکامبرین در ایران مرکزی

توالی ستبری (حدود دههزار متر) از سنگهای دگرگونی درجه بالا و یا کم دگرگونی وجود دارد که حقیپور (1974)، با توجه به فرآیندهای دگرگونی، سنگ رخساره و همچنین جایگاه چینــهشناسی، آنها را به چهار واحد سنگچینــهای به نامهای « سریهای اولیــه (Earlier Series)» ، «مجموعة چاپـدونی (Chapedony Complex) »، « مجموعة بُنهشورو (Bonehshuro Complex) » و «سازند تاشک Tashk Formation) ) » تقسیم کرده است.

واحد موسوم به « سریهای اولیه» برونزد ندارد. ولی، وجود برخی قطعات سنگی و کانیهای دگرگونی، در ردیفهای جوانتر، حاکی از یک مجموعة دگرگونة قدیمی دانسته شده که خاستگاه ماگمایی و یا سنگهای دگرگونی داشتهاند.

« مجموعة چاپدونی » به دلیل داشتن بیشترین درجة دگرگونی، کهنترین سنگهای پرکامبرین ناحیة ساغند – پشتبادام دانسته شده است. ستبرای این واحد حدود چهارهزار متر برآورد شده که بیشتر آن گنیس است. تمام مجموعه حالت میگماتیتی داشته و مقدار درخور توجهی گرانیت آناتکسی به همراه دارد. حفظ بقایای لایهبندی، وجود میانلایههای مرمر و کانیهای تخریبی سبب شده تا خاستگاه اولیة دگرگونیهای چاپدونی، آواری – آتشفشانی دانسته شود.

« مجموعة بُنهشورو »، با ستبرای 2000 متر شامل تناوبی از شیست، آمفیبولیت، گنیس، کمی سنگهای کوارتزی و به ندرت مرمر است. فراوانی آمفیبولیت از ویژگیهای این مجموعه است. درجة دگرگونی بُنهشورو خفیفتر از مجموعة چاپدونی و لذا جوانتر از آن است، وجود دگرشیبی و افقهای کنگلومرایی در حد فاصل مجموعة چاپدونی در زیر و مجموعة بنهشورو در بالا مؤید این نظر است. گفتنی است که مرز بالای مجموعة بُنهشورو با یک افق شاخص (Marker Bed) از مرمر دولومیتی همراه با کمی شیست و گنیس مشخص شده است. ولی، حمدی (1374) بر این باور است که این مرمرها دارای سنگوارة کامبرین پیشین (آشکوب آتابانین) است.

« سازند تاشک » که به طور ناپیوسته و با حضور یک افق کنگلومرایی بر روی مجموعة بُنه شورو قرار دارد شامل حدود 2000 متر پلیتهای همگن، گریوک دانهریز و ماسهسنگ آرکوزی است که در اثر دگرگونی به شیست، فیلیت، اسلیت، میکا شیست و متاگریوک تبدیل شدهاند. تفاوت رخسارة دگرگونی سبب شده تا این سازند (تاشک) به دو بخش تقسیم شود. بخش زیرین (تاشک) بیشتر گریوکی با رخسارة آمفیبولیت تا شیست است. بخش بالایی (تاشک 2) منشأ پلیتی و درجة پایین رخسارة شیست سبز دارد. تاشک 2، با سازندهای کهر، کلمرد، تکنار و سری مراد همارز و قابل قیاس است. در خاور ایران مرکزی، تاشک بالایی، با دگرشیبی زاویهای مشخص، به وسیلة سنگهای پرکامبرین پسین (سازند ساغند – سری ریزو) پوشیده شده است که نشانگر عملکرد فاز کوهزایی کاتانگایی (مُرادین) است.

 جدا از واحدهای یاد شده، در ناحیة ساغند – پشتبادام، واحدهای سنگچینهای «مجمــوعــة پشتبادام »، « مجموعة تفکیک نشده » و « مجموعة سرکوه » به سن پرکامبرین گزارش شدهاند (حقیپور، 1974).« مجموعة پشتبادام » تودههای گرانیتی متعدد دارد و شامل دو بخش سنگهای دگرگونی درجة بالا (آمفیبولیت، میگماتیت، پیروکسنیت …)، و دگرگونیهای ضعیف (فیلیت، کربناتهای متبلور و ) است. داشتن همراهانی از سنگهای پالئوزوییک سبب شده تا حقیپور این مجموعه را به سن پرکامبرین - پالئوزوییک بداند، در حالی که هوشمندزاده (1368) به سن پالئوزوییک و مزوزوییک باور دارد و تفاوت در دگرگونی را نتیجة تودههای گرانیتی میداند که گاه اثر بیشتر و در بعضی نقاط، اثر کمتری داشتهاند.« مجموعة سرکوه » از نوع میکا شیستهای حاوی کیانیت، سیلیمانیت، گارنت، آندالوزیت است که به طور محلی، مقادیری مرمر و چند بین لایة آمفیبولیتی و سنگهای اسکاپولیتی دارد. در این مجموعه، نفوذیهایی از نوع اسید، دایکهای قلیایی و گاهی رگههای پگماتیتی دیده میشود. پایین بودن درجه و رخسارة دگرگونی مجموعة سرکوه، سبب شده تا هوشمندزاده (1368) نسبت به قدیمی بودن آن تردید داشته باشد.

از سوی دیگر در تناوبهای مرمری این مجموعه، جلبکهایی پیدا شده که ممکن است سن پالئوزوییک داشته باشند. گفتنی است که سن پرتوسنجی این شیستها، 180 میلیون سال (ژوراسیک) گزارش شده است.یادداشت: وجود کانیهای گروه اورانیم در ناحیة ساغند سبب شده تا پیسنگ پرکامبرین ناحیه توسط گروه مشترک سازمان انرژی اتمی و کارشناسان چینی، با استفاده از روشهای نوین رادیوایزوتوپی و ژئوفیزیکی بررسی و از پیسنگ پرکامبرین ایران مرکزی دیدگاه نوینی ارائه شود. بنا به نوشتة آقا ابراهیمی سامانی (1367) کهنترین واحد رخنمون شده در ایران مرکزی، انباشتههای فلیشی - تخریبی، با رخسارة شیب قارهای، به نام « سازند ناتک (Natk Formation) » است که سن پرتوسنجی 750 تا 874 میلیون سال دارد. سازند ناتک، با دگرشیبی زاویهدار، در زیر سنگهایی با رخسارة کافت قارهای قرار دارد که میزبان کانسارهای عمدة آهن، آپاتیت، مواد پرتوزا و عناصر خاکی کمیاب است و به نام « سازند ساغند » نامگذاری شده است. سازند ساغند، با ستبرایی از 1200 تا 1500 متر، دارای ماگماتیسم با سرشت دوگانه، رسوبات گرمابی، سنگ‏های آواری، آذرآواری و شیمیایی – رسوبی بوده و قابل تقسیم به 5 عضو جداگانه است که سن آنها در محدودة زمانی بین 780 تا 583 میلیون سال است. سازند ساغند در زیر لایههایی قرار دارد که رخسارة کافتی دارد و هم ارز سازندهای ریزو، دسو و سلطانیه است.

سامانی و همکاران (1367)، بر این باورند که کمپلکسهای دگرگونی (چاپدونی، بُنهشورو و سازند تاشک) همان طبقات سازند ناتک است که در زمان مزوزوییک و سنوزوییک دگرگون شده و ماگماتیسم گرانیتی در آن نفوذکرده است. در ضمن ایشان، برای مجموعههای چاپدونی، بُنــهشورو و تاشک نام « گروه تاشک » را پیشنهاد میکنند، مشروط بر آن که سازند تاشک به سازند ناتک تغییر نام دهد.

دگرگونی و گرانیتی شدن پیسنگ پرکامبرین ایران مرکزی

در بارة فرآیند، پیامد و به ویژه « زمان » دگرگونی سنگهای پرکامبرین ناحیة ساغند – پشتبادام اتفاق نظر وجود ندارد. بر پایة گزارش حقیپور (1974)، جدا از دگرگونیهای احتمالی قدیمیتر، شناخته شدهترین دگرگونی پرکامبرین ناحیه، شامل دو مرحلة متوالی است که حاصل آن دگرشکلی، میگماتیتی شدن و گرانیتی شدن شدید سنگهای پرکامبرین است.

فاز نخست دگرگونی از نوع فشار متوسط و دمای کم (نوع باروین) و فاز دوم، از نوع دمای بالا است که با دگرگونی نوع آباکوما، قابل قیاس است. هر یک از دو فاز، دارای پاراژنز کانیهای همزاد است که در شرایط دما و فشار مربوط پایدارند. در سنگهای پرکامبرین ناحیة ساغند – پشتبادام، جدا از کانیهای دگرگونی دو فاز مذکور، برخی کانیهای دگرگونی جوانتر نیز وجود دارد که به دگرگونیهای پس از پرکامبرین تعلق دارند و لذا پذیرفته شده که در سنگهای پرکامبرین ساغند – پشتبادام دگرگونی چندگانه Polymetamorphism) (است. حقیپور به 6 فاز دگرگونی باور دارد که دو فاز آن به سن پرکامبرین و فازهای بعدی جوانتر از پرکامبرین اند.

درجة دگرگونی دو فاز دگرگونی پرکامبرین از بالاترین درجة رخسارة آمفیبولیت تا پایینترین درجة رخسارة شیست سبز متغیر است. اما، به جز تاشک بالایی، دیگر مجموعههای دگرگونی نمایانگر رخسارة آمفیبولیت هستند.سامانی (1367) دگرگونی پرکامبرین را منتفی دانسته و پدیدة دگرگونی کمپلکسهای منطقة ساغند را محصول دگرگونی دیناموترمال کوهزایی سیمری (ma220-180)، و میگماتیتی، گرانیتی شدن را ناشی از دگرگونی گرمایی (Thermal (در آغاز ترشیری (52 میلیون سال) میداند. شاید فازهای دیناموترمال (سیمری) و گرمایی (ترشیری) مورد سخن، همان فازهای جوانتری باشند که حقیپور بدانها فازهای جوانتر از پرکامبرین نام داده است.

میگماتیتی شدن و تشکیل گرانیتهای آناتکسی

در کمربند دگرگونی ایران مرکزی، در اثر فرآیندهای دگرگونی، دمای ناحیه به حدی رسیده که سنگهای اولیه مانند گریوکها، آرکوزها، آتشفشانیها و حتی کربناتها ذوب و روان شده که حاصل آن پیدایش میگماتیت، گرانیتهای آناتکسی و دیوریتهای گسترده است (حقیپور، 1974). در مجموعة چاپدونی دو فاز میگماتیتی شدن، در ارتباط با دو فاز دگرگونی، شناسایی شده است. میگماتیتهای فاز نخست، با دگرگونی فاز نخست پیوند دارند و بیشتر از نوع میگماتیتهای رگهای همزمان با زمینساخت ( (Syntectonic است. میگماتیتهای فاز دوم، منشاء آرنیتی دارد که موجب تشکیل روانههای گرانیتی شده است. میگماتیتهای جوانتر در میگماتیتهای فاز نخست نفوذ کرده و به دلیل قرارگیری در برگوارگی جا به جا شده و سطوح محوری ریز چینهای مربوط به فاز دوم دگرگونی، میگماتیتی شدن از نوع بعد از زمینساخت  (Post Tectonic (است.

گفتنی است که پدیدة میگماتیتی شدن و تشکیل گرانیتهای آناتکسی، منحصر به ناحیة ساغند و پشتبادام نیست و این پدیده در نقاط دیگر ایران مانند تکاب، ترود، باختر ارومیه، ازبکوه و نیز همچنان گزارش شده است.

در ناحیة ترود، دگرگونیهای منسوب به پرکامبرین، بیشتر از نوع گنیس، آمفیبولیت و شیستهای گارنت و هورنبلنددار است که از نظر شدت دگرگونی، بالاترین رخسارة آمفیبولیت را دارند. به همینرو، تفریق دگرگونی پیشرفت چشمگیر دارد و حاصل آن، ایجاد بافت چشمی و سیمای نوار مانند تاریک و روشن در گنیسها است. این مجموعه که ریخت گنبدی دارد، به طور دگرشیب توسط رسوبهای کم دگرگونی تریاس – ژوراسیک (گروه شمشک)، پوشیده شده است. تفاوت سنگشناسی و همچنین اختلاف ناگهانی و شدید نوع و درجة دگرگونی سبب شده تا هوشمندزاده و همکاران (1357) دگرگونیهای درجة بالا را به پرکامبرین نسبت دهند. هرچند که پدیدة دگرگونی ممکن است مربوط به رخداد تریاس پسین باشد.

در ناحیة انارک، از شمال نایین تا حوالی ساغند – پشتبادام، یک مجموعة شیستی تیره رنگ برونزد دارد که همراهانی از فیلیتهای گرافیتی، کوارتزیت، سنگ آهکهای متبلور، کلریت اپیدوت شیست، میکا شیست و اپیگنیس دارد. این مجموعه را اشتال (1911) به سن آرکئن دانسته است. داودزاده و همکاران (1969) ضمن اعتقاد به سن پرکامبرین به این مجموعه « دگرگونیهای انارک» گفتهاند. بر اساس کار زمینشناسان شرکت تکنواسپورت، در ناحیة انارک این مجموعه شامل 5 کمپلکس چاهگربه، مرغاب، پتیار، محمدآباد و دوشاخ است. ولی در ناحیة خور، 5 کمپلکس چاهگربه، پتیار، کبودان، دوشاخ و پشتبادام سازندگان دگرگونیهای انارک است.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد