Geology Science

زمین شناسی- دانلود برنامه های زمین شناسی و کاربردی

Geology Science

زمین شناسی- دانلود برنامه های زمین شناسی و کاربردی

رسوب‎های دریایی نادگرگونی پرکامبرین

از نگاه ترکیب، رسوبهای دریایی نادگرگونی ایران بسیار یکنواخت بوده و گسترش بسیار زیادی دارند. این سنگها شامل ردیفی از سنگهای انباشته شده در آبهای کم ژرفا، مانند توفهای شیلی، سیلت سنگ و ماسهسنگ است که بین لایههایی از آذرآواری، گدازه اسید و یا لایههای دولومیتی دارند. رنگ متمایل به سبز در آنها عمومیت دارد و به واقع از ویژگیهای آنها است. با وجود تشابه بسیار زیاد سنگ رخساره و رنگ، به این سنگها در نواحی گوناگون، اسامی متفاوت داده شده است. جدول زیر معرف واحدهای سنگچینهای مورد سخن است که به خوبی با یکدیگر هم ارز و قابل قیاساند. گفتنی است که:

* دگرشیبی مرز بالای رسوبهای دریایی نشانگر عملکرد رخداد کاتانگایی است ولی این رویداد در همه جا شدت یکسان نداشته به همین رو در البرز مرکزی – آذربایجان سنگهای پرکامبرین پسین به ظاهر به طور همشیب بر روی سازند کهر دیده شده است، ولی یک تغییر ناگهانی سنگشناسی در فصل مشترک آنها وجود دارد.

* اگرچه رسوبهای نادگرگونی یاد شده متعلق به محیطهای دریایی دانسته شدهاند، ولی ساختهای استروماتولیتی و رسوبی گوناگون (برشهای دولومیتی، افقهای هوازده، خاکهای قدیمی) نشان میدهد که بیشتر این نهشتهها در محیطهای کشندی انباشته شدهاند. لاسمی (1370) بر این باور است که بخش زیرین سازند کهر، به گمان قوی، نشانگر رخسارههای درون کراتون است ولی بخش میانی و بالایی این سازند، بیشتر، دربرگیرندة رخسارههای سیلیسی آواری محیط قارهای (رودخانة ماندری) و حدواسط (دلتایی) و به مقدار کم تر رخسارههای کربناتی سکویی است که همراه با سنگهای آذرین و توف نهشته شدهاند و به همینرو دریایی دانستن نهشتههای کهر نیاز به شواهد بیشتر دارد. در هر حال، در ناحیة کرمان، « سری مراد » دارای جلبک و رادیولرهای نواحی ژرف دریا است و نشان میدهد که به طور محلی، حوضة رسوبی پرکامبرین ژرفای بیشتر داشته است.

* وجود نشانههایی از آکریتارک در تناوبهای شیلی و استروماتولیت در واحدهای کربناتی سازند کهر سبب شده تا زگر (1977) و حمدی (1374)، سازند کهر را به سن ریفئن(Riphean) بدانند، ولی سن وندین را برای بخشی از لایههای بالایی آن محتمل میدانند.

* وجود دو جنس Spumellaria و Laminarites (از خانوادة رادیولاریا) و همچنین جنسهای میکروسکوپی از نوع Lophododioerodium و آثار کرم مانند Sabellarifex در سری مراد، سبب شده تا به این نهشتهها سن پرکامبرین داده شود (هوکریده، 1962). ولی حمدی (1374) گاهی به سن اردویسین و گاهی به کامبرین پیشین (توماتین) باور دارد.

* سازند کلمرد سنگواره ندارد. ولی چینخوردگی شدید، شباهتهای زیاد سنگشناختی، جایگاه چینهشناسی و دیگر ویژگیهای فیزیکی سبب شده تا این سازند با ردیفهای دریایی نا دگرگونی دیگر نواحی ایران (کهر، مراد و 000) قیاس و به سن پرکامبرین دانسته شود. ولی حمدی (1374) پـــارهای ساختهــای فرسایشی را نتیجة فعالیت جنس Monomorphichnus sp, Cylindrichous sp و Oldhamia antigua دانسته و سازند کلمرد را به دیرینگی کامبرین پیشین میداند، در حالی که هیچیک از ویژگیهای سازند کلمرد با ردیفهای کامبرین شناخته شدة ایران شباهت ندارد.

* در ناحیة شیرگشت (شمال طبس)، حالت استثنایی از سنگهای دریایی کم دگرگون شدة پرکامبرین گزارش شده که متشکل از ردیف یکنواختی از آهکهای سیلتی با میانلایههایی از سیلتهای سبز یا شیلهای فیلیتی زرد تا ارغوانی است. وجود پولکهای سریسیت در سطوح لایهبندی، ریزچین و خطوارگی در این سنگها نشانة دگرگونی خفیف آنها است. روتنر و همکاران (1968)، به این واحد سنگچینهای « لایههای شورمShorm Beds) ) » نام داده و ضمن مقایسه با سری مراد و سازند کلمرد، تنها به دلیل نداشتن سنگواره این سنگها را به سن پرکامبرین دانستهاند. سهندی (1368)، با توجه به شباهتهای سنگشناختی و به ویژه وجود مقاطعی از تریلوبیتهای کامبرین، لایههای شورم را به حق، همارز نهشتههای کامبرین (سازند درنجال) میداند.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد