در ایران مرکزی، به ویژه در شمال کرمان، سنگهای پرکامبرین پسین، آمیزهای از رسوبات کنار قارهای و رسوبات تبخیـــری به نامهـای « سری ریـــزو(Rizu Series) » ، « سری دسو (Desu Series) »، « سری راور) Ravar Series) » و « سازند درین(Derin Fm.) » است.
« سری ریزو » نخستین واحد سنگچینهای پس از کوهزایی کاتانگایی است که به طور دگرشیب بر روی سری مراد نشسته است. پیچیدگی ساختاری و برونزدهای گنبدی سبب شده تا این سری نظم چینهای نداشته باشد، به همین دلیل بُرش الگو ندارد و ستبرای آن بین 400 تا 600 متر برآورد شده است. شیل، ماسهسنگ، کربنات و لایههای ایگنمبریت از سازندههای سری ریزو هستند که به طور معمول، سنگهای کربناتی در زیر، شیل و سنگماسه در وسط و سنگهای ریولیتی بنفش رنگ و توف در بالا قرار دارند. سنگوارههایی مانند Medusite, Sprigging و همچنین سن پرتوسنجی 595 تا 120± 760 میلیون سال (در معدن کوشک) سبب شده تا سری ریزو به سن پرکامبرین پسین باشد (هوکریده، 1962) .
اشتوکلین (1990)، به جای سری ریزو از واژة « سازند ریزو » استفاده کرده و بر این باور است که این واحد سنگ چینهای هم ارز زمانی سه سازند بایندور، سلطانیه و باروت است. بدینسان، از نظر سنی، سری ریزو منحصر به پرکامبرین پسین نبوده و تغییرات سنی آن از پرکامبرین پسین تا کامبرین پیشین است.
« سری دسو » در شمال و شمال باختری کرمان به ردیفهای مشابه با سری ریزو انباشتههای گچی اضافه شده است. ساخت پیچیده، حضور انباشتههای تبخیری و یا انحلال آنها سبب شده تا این مجموعه بدون بُرش الگو باشد. هوکریده و همکاران (1962) برای بیان تفاوت بین سری بدون گچ ریزو و واحدهای مشابه گچدار، از نام سری دسو استفاده کردند که در بسیاری از گزارشهای زمینشناسی به غلط، سری دزو خوانده میشود. گچ، دولومیت هوازده، سنگآهکهای بودار و متبلور، ماسهسنگ میکادار سُرخرنگ، کوارتزیت، سنگهای آذرین اسید و بازی تجزیه شده، ازسازندههای این سری هستند.
این واحد سنگچینهای به جز جلبکهای آهکی نامشخص، فسیل شاخصی ندارد. ولی، بر اساس همارزیهای منطقهای، با سری ریزو دارای قرابت نزدیک است، به همین رو یکی از واحدهای سنگچینهای پرکامبرین پسین دانسته شده است.اشتوکلین (1990) این واحد سنگی را نوعی آمیزة زمینساختی با ساخت پیچیده دانسته و به همین دلیل برای آن از صفت کمپلکس استفاده کرده است. به باور اشتوکلین تغییرات سنی کمپلکس دسو از پرکامبرین پسین تا کامبرین پیشین است و میتوان آن را با سازندهای بایندور، سلطانیه، باروت و زاگون البرز و همچنین سری هرمز زاگرس قابل قیاس دانست.
« سری راور» یک واحد سنگچینهای متشکل از آمیزهای از ماسهسنگ سُرخرنگ، سنگ تبخیری، دولومیت، سنگآهک تیره رنگ و سنگهای آتشفشانی بازیک و اسیدی است که به ویژه در جنوب شهرستان راور به گونهای دیاپیر مانند در اطراف گسلها به سطح زمین رسیده است و به همینرو در برگیرندة سنگهایی به سن متفاوت است. در 1961 ، اشتوکلین ضمن معرفی این واحد سنگی، این آمیزة رسوبی – آتشفشانی را با توالیهای مشابه در گسترة کرمان (سریهای ریزو و دسو) و زاگرس (سری هرمز) مقایسه و به آن سن پرکامبرین پسین داد. در 1962، همبری زمینساختی سازند نمکی راور با نهشتههای تبخیری آهکی پکتندار ژوراسیک بالا سبب شد تا هوکریده و همکاران این مجموعه را به سن ژوراسیک پسین بدانند. شواهد گوناگون موجود در گسترة کلمرد – راور نشان میدهد که در پیرامون راور، دو واحد سنگی با ویژگیهای سنگشناختی مشابه وجود دارد که یکی ساخت دیاپیری و سن پرکامبرین پسین دارد و دیگری توالی به نسبت منظمتری است که جایگاهی در بالاترین ردیف ژوراسیک دارد و به همینرو نسبت دادن تمام این سنگها به پرکامبرین پسین و یا ژوراسیک نادرست است.
سازند درین در ناحیة عقدا، بر روی سازند ریزو، یک واحد سنگچینهای متشکل از شیل دولومیتی همراه مقداری گچ عدسی شکل و تعدادی دایک و تودههای کوچک دیابازی وجود دارد. نبوی (1978)، به طور غیر رسمی، به این مجموعه « سازند درین » نام داده و ضمن مقایسة این مجموعه با بخش پایینی سازند سلطانیه، این سازند را نشانگر تغییر شرایط محیط تشکیل از سازند ریزو (درزیر) به سازند درین ( در بالا ) دانسته است (هوشمندزاده و همکاران، 1367).